کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تلان
/tallān/
معنی
چاق؛ بسیارفربه؛ تنومند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تلان
فرهنگ فارسی معین
(تَ لّ) (ص .) بسیار فربه ، چاق .
-
تلان
لغتنامه دهخدا
تلان . [ ت َ ] (ع ق ) اکنون . اصل آن ، الان است و «ت » را بر آن افزودند چنانکه در تحین . (منتهی الارب ). الان و اکنون . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). وصلینا کمازعمت تلانا؛ ای الان . (اقرب الموارد).
-
تلان
لغتنامه دهخدا
تلان . [ ت َ ](اِ) تالان و تاراج و غارت و یغما. (ناظم الاطباء).
-
تلان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [ترکی] [عامیانه] tallān چاق؛ بسیارفربه؛ تنومند.
-
واژههای مشابه
-
تَلان
لهجه و گویش تهرانی
راه رفتن آدم فربه
-
تُلان
لهجه و گویش تهرانی
جوشان.
-
تلان تین
لغتنامه دهخدا
تلان تین . [ ت ُ ت ِ ی َ ] (اِخ ) پادشاه قسمتی از ایلیریه و معاصر اسکندر. رجوع به تاریخ ایران باستان ج 2 صص 1229-1230 شود.
-
واژههای همآوا
-
تَلان
لهجه و گویش تهرانی
راه رفتن آدم فربه
-
تُلان
لهجه و گویش تهرانی
جوشان.
-
جستوجو در متن
-
چاق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [ترکی] čāq ۱. فربه؛ تنومند؛ تلان.۲. [عامیانه] تندرست.
-
تُلیدن
لهجه و گویش تهرانی
قلیدن ،جوشیدن، تُل تُل زدن، تلان (جوشان)
-
تحین
لغتنامه دهخدا
تحین . [ ت َ ] (ع اِ، ق ) هنگام و حین . (ناظم الاطباء). اصل آن حین و تا بر آن افزایند چنانکه در تلان افزایند. (از منتهی الارب ). و ربما ادخلوا علیه التاء. قال ابووجرة السعدی :العاطفون تحین ما من عاطف والمطعمون زمان َ این المطعم . (اقرب الموارد).و گاه...