کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلامذة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تلامذة
لغتنامه دهخدا
تلامذة. [ ت َ م ِ ذَ ] (ع اِ) ج ِ تلمیذ. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شاگردان . ج ِ تلمیذ. (آنندراج ). رجوع به تلمیذ شود.
-
واژههای مشابه
-
تلامذه
فرهنگ فارسی معین
(تَ مِ ذِ) [ ع . تلامذة ] (اِ.) جِ تلمیذ؛ شاگردان .
-
تلامذه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: تلامذَة، جمعِ تِلمیذ] [قدیمی] talāmeze = تلمیذ
-
جستوجو در متن
-
تلامیذ
واژگان مترادف و متضاد
تلامذه، تلمیذها، طلاب، محصلین ≠ اساتید، معلمین
-
تلمیذ
فرهنگ فارسی معین
(تِ) [ ع . ] (اِ.) شاگرد، دانش آموز. ج . تلامذه ، تلامیذ.
-
اراقلیدس
لغتنامه دهخدا
اراقلیدس . [ اِ دِ ] (اِخ ) از اهل اینوس از تلامذه ٔ افلاطون . (تاریخ الحکمای قفطی ص 24).
-
داعی
لغتنامه دهخدا
داعی . (اِخ ) (ملا...) برادرملک طیفور بیک و این ملک طیفور بیک از تلامذه ٔ شیخ علی عبدالعال بوده است . (آتشکده ٔ آذر ص 242 چ افست ).
-
طالبان
لغتنامه دهخدا
طالبان . [ ل ِ ] (اِخ ) میر محمدباقر استرآبادی مشهور بطالبان . از تلامذه ٔشیخ بهائی بوده چنانکه در امل الاَّمل آورده . و او راست : شرحی بر زبدة الاصول و غیر ذلک . (روضات ص 116).
-
طبعی
لغتنامه دهخدا
طبعی . [ طَ ] (اِخ ) یکی از شعرای عثمانی است . وی در قرن دهم هجری میزیسته و از دانشمندان عصر خود و تلامذه ٔ ابوالسعود افندی بود. بعدها حیثیت خود را بانهماک درعیش و عشرت لکه دار کرده است . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
اسعد
لغتنامه دهخدا
اسعد. [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن هبةاﷲبن ابراهیم مکنی بابی المظفر، و مشهور بابن الخیزرانی البغدادی نحوی . از تلامذه ٔ ابومحمد جوالیقی است . (روضات الجنات ص 114).
-
علی عاملی
لغتنامه دهخدا
علی عاملی . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن حسین بن ابی الحسن موسوی عاملی . وی از تلامذه ٔ شیخ شهید و داماد او بود. وی نسخه ای از الخلاصه ٔ علامه را در سال 968 هَ . ق . تصحیح و مقابله کرده است و نظریات خود را در حواشی آن نگاشته است . (از مصنفی علم الرجال ...
-
علی قتیبی
لغتنامه دهخدا
علی قتیبی . [ ع َ ی ِ ق ُ ت َ ] (اِخ ) ابن محمدبن قتیبه ٔ نیشابوری قتیبی . مکنی به ابوالحسن . وی از تلامذه ٔ ابومحمد فضل بن شاذان (متوفی در 260 هَ . ق .) بوده است و بسیاری از شرح حال رجال را بنقل از قول این علی بن محمد در کتابهای مختلف ذکر کرده اند. ...
-
تلامیذ
لغتنامه دهخدا
تلامیذ. [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تلمیذ. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). مثل تلامذة. (آنندراج ). رجوع به تلمیذ و تلام و تلامی شود.- تلامیذ بوالبشر ؛ کنایه از فرشتگان است . (انجمن آرا).- تلامیذ رحمن ؛ کنایه از شعراست . (انجمن آرا).- تلامیذ شیط...