کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تق و لق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تق و لق
لغتنامه دهخدا
تق و لق . [ ت َق ْ ق ُ ل َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه ، کاسد. بی مشتری . بی رونق : بازاری تق و لق ؛ بازاری کاسد. دکانی تق و لق ؛ دکانی بی کالا و مشتری . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
تق و لق
فرهنگ گنجواژه
غیرفعال، تعطیل، بی اعتبار.
-
واژههای مشابه
-
تَقِ
فرهنگ واژگان قرآن
نگه داري(جزمش به دليل شرط شدن براي جمله بعدي است)
-
تق تق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ‹تغتغ، تاغتاغ، تاغتوغ، تراغتروغ› taqtaq صدای به هم خوردن پیاپی دو چیز.
-
تِق تِق
فرهنگ گنجواژه
صدای در زدن.
-
تق کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شق
-
تَق اُووِردَن
لهجه و گویش بختیاری
taq owverdan دوندگى کردن، تلاش کردن.
-
تتق تق
فرهنگ گنجواژه
صدای ضربه.
-
تق توق
فرهنگ گنجواژه
صدای ضربه.
-
واژههای همآوا
-
تغ و لغ
لغتنامه دهخدا
تغ و لغ. [ ت َغ ْ غ ُ ل َ ] (ص مرکب ،از اتباع ) در تداول عامه غیرمحکم (آلتی از آلات ). (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). سست و بی استحکام : بین دو تعطیل ادارات تغ و لغ میشود. || بی رونق . خالی از اسباب . سخت کاسد و بی مشتری (بازار): دکانی تغ و لغ و بی فروخت...
-
تق ولق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه، مجاز] taq[q]olaq ۱. هرچیزی که ازکارافتاده و نظموترتیب آن به هم خورده باشد.۲. ویژگی ماشینی که پیچومهرهاش از هم دررفته باشد.
-
تَق و لَق
لهجه و گویش تهرانی
بی اعتبار
-
تَغ و لَغ
فرهنگ گنجواژه
بی اعتبار، بی بنیان، سست.