کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تقویر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تقویر
لغتنامه دهخدا
تقویر. [ ت َ ] (ع مص ) شکله برکشیدن جامه و خربزه و آنچ بدان ماند. (تاج المصادر بیهقی ). گرد بریدن چیزی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). قواره برآوردن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). یؤخذ رمانة فیقور رأسها قدردرهم و یصب ع...
-
واژههای همآوا
-
تغویر
لغتنامه دهخدا
تغویر. [ ت َغ ْ ] (ع مص ) به غور شدن . (زوزنی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به غور آمدن . (تاج المصادر بیهقی ). || در زمین فروشدن آب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رفتن آب در زمین و فرورفتن در آن . (از اقر...
-
جستوجو در متن
-
گرد بریدن
لغتنامه دهخدا
گرد بریدن . [ گ ِ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) چیزی را دایره ای بریدن . تقویر. (منتهی الارب ).
-
خربزه بریدن
لغتنامه دهخدا
خربزه بریدن . [ خ َ ب ُزَ / زِ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) شکله برکشیدن جامه . مدوربریدن و آنچه بدان ماند. تقویر. (از منتهی الارب ).
-
شکله
لغتنامه دهخدا
شکله . [ش ِ ل ِ ] (اِ) آنچه از جامه و جز آن به جایی بند شده پاره گردد. (از برهان ) (از انجمن آرا) (ناظم الاطباء): اقتواء؛ شکله برکشیدن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). تقویر؛ شکله برکشیدن جامه . (تاج المصادر بیهقی ).