کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تقلیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تقلیل
/taqlil/
معنی
کم کردن؛ کاستن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. کاهش، کسر ≠ تکثیر، تزاید
۲. کاستن، کاهش دادن ≠ کم کردن
برابر فارسی
کاهش
فعل
بن گذشته: تقلیل داد
بن حال: تقلیل ده
دیکشنری
decrease, depletion, diminution, reduction
-
جستوجوی دقیق
-
تقلیل
واژگان مترادف و متضاد
۱. کاهش، کسر ≠ تکثیر، تزاید ۲. کاستن، کاهش دادن ≠ کم کردن
-
تقلیل
فرهنگ واژههای سره
کاهش
-
تقلیل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) کاهش دادن ، کاستن .
-
تقلیل
لغتنامه دهخدا
تقلیل . [ ت َ ] (ع مص ) اندک کردن و به اندکی فانمودن . (تاج المصادر بیهقی ) (از زوزنی ). اندک کردن . (دهار). اندک گردانیدن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). کم کردن و کم نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب ...
-
تقلیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] taqlil کم کردن؛ کاستن.
-
تقلیل
دیکشنری فارسی به عربی
تخفيض
-
واژههای مشابه
-
تقلیل دادن
واژگان مترادف و متضاد
کاستن، کم کردن، کاهش دادن ≠ افزودن
-
تقلیل دادن
فرهنگ واژههای سره
کاستن
-
تقلیل کردن
لغتنامه دهخدا
تقلیل کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کم کردن . || کم خوردن و اندک خوردن غذا. (ناظم الاطباء).
-
تقلیل یافتن
لغتنامه دهخدا
تقلیل یافتن . [ ت َ ت َ ] (مص مرکب ) کاسته گردیدن . کم شدن . کاهش یافتن . رجوع به تقلیل و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
تقلیل دادن
لغتنامه دهخدا
تقلیل دادن . [ ت َ دَ ] (مص مرکب ) کاستن . کم کردن . مختصر کردن . رجوع به تقلیل و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
تقلیل یافتن
دیکشنری فارسی به عربی
اضعف , قلل
-
تقلیل دادن
دیکشنری فارسی به عربی
اضعف , قلل
-
slow order
دستور تقلیل سرعت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دستور کم کردن سرعت در بخشی از خط آهن به دلیل معایب خط یا بستر آن