کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تقلب کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تقلب کردن
مترادف و متضاد
حقه زدن، دغلی کردن، دغلبازی کردن، نیرنگ ورزیدن، نادرستی کردن
دیکشنری
bilk, crib, deceive, fudge, rook
-
جستوجوی دقیق
-
تقلب کردن
واژگان مترادف و متضاد
حقه زدن، دغلی کردن، دغلبازی کردن، نیرنگ ورزیدن، نادرستی کردن
-
تقلب کردن
لغتنامه دهخدا
تقلب کردن . [ ت َ ق َل ْ ل ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دورویی کردن . و نادرستی کردن و خیانت نمودن . (ناظم الاطباء).
-
تقلب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اشحذ
-
واژههای مشابه
-
تُقَلَّبُ
فرهنگ واژگان قرآن
دگرگون مي شود
-
تقلب امیز
دیکشنری فارسی به عربی
غشاش
-
تقلّب کرد
دیکشنری فارسی به عربی
ارْتَکَبَ اّحتيالاً
-
computer fraud
تقلب رایانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی] هرنوع دستکاری در سامانههای رایانهای برای سوءاستفاده یا فریبکاری
-
تقلب و دزدی
فرهنگ گنجواژه
نادرستی.
-
دروغ و تقلب
فرهنگ گنجواژه
ریا.
-
نیرنگ و تقلب
فرهنگ گنجواژه
حیلهگری.
-
حیله و تقلب و دروغ
فرهنگ گنجواژه
نادرستی.
-
اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول از دیگران شود
دیکشنری فارسی به عربی
حيلة
-
جستوجو در متن
-
sequestering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلب کردن، جدا کردن، مصادره کردن، توقیف کردن