کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تقعیب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تقعیب
لغتنامه دهخدا
تقعیب . [ ت َ ] (ع مص ) قبه دار شدن سم اسب مانا به قعب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || دور درشدن در سخن . (تاج المصادر بیهقی ). به تک رسانیدن سخن را و به مغ سخن رسیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || تقع...
-
واژههای همآوا
-
تغایب
لغتنامه دهخدا
تغایب . [ ت َ ی ُ ](ع مص ) بهم غایب شدن . (زوزنی ). غایب بودن ، یقال : بنوفلان یشهدون احیاناً و یتغایبون احیاناً. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
دور درشدن
لغتنامه دهخدا
دور درشدن . [ دَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تعقر. (المصادر زوزنی ). تعمق . (تاج المصادر بیهقی ). تنوش . (دهار). فروشدن . به عمق و ژرفا شدن . (یادداشت مؤلف ):تعمق ؛ دور درشدن در چیزی . (المصادر زوزنی ). تبحر. تبقر؛ دور شدن در علم . (المصادر زوزنی ). توغل ، ...
-
مغ
لغتنامه دهخدا
مغ. [ م َ ] (ص ) ژرف که به تازی عمیق گویند. (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ).گود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : این بیماری چند گونه بود یک گونه بر پوست سر بود و دور و مغ نبود و دیگر مغتر بود و به وی ریمی بود... (هدایةالمتعلمین چ متینی ص 21...