کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تقضیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تقضیة
لغتنامه دهخدا
تقضیة.[ ت َ ی َ ] (ع مص ) تمام برآوردن حاجت . (تاج المصادر بیهقی ). حاجت تمام بگزاردن . (زوزنی ). رسیدن بحاجت کسی و روا کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). || قاضی فرا کردن . (تاج المصادر بیهقی ). قاضی گردانیدن سلطان کسی...
-
واژههای همآوا
-
تقذیة
لغتنامه دهخدا
تقذیة. [ ت َ ذِ ی َ ] (ع مص ) خاشاک از چشم بیرون کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (از زوزنی ). خاشاک انداختن در چشم یا برآوردن . ضد است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
تقزیة
لغتنامه دهخدا
تقزیة. [ ت َ زِ ی َ ] (ع مص ) بر زمین افکندن و کشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
تغذیة
لغتنامه دهخدا
تغذیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) خورش دادن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پرورانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). پروردن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بریدن شتر کم...
-
تغزیة
لغتنامه دهخدا
تغزیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) برانگیختن بر کارزاردشمن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
اداکردن
لغتنامه دهخدا
اداکردن . [ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بگزاردن . توختن . پرداختن (دین و مانند آن ). تأدیه کردن . دادن . تسلیم کردن . کارسازی کردن . واپس دادن . قضا کردن . تقضیه . وفا. ایفاء. موافات . استیفا کردن : پس بجای آورد رسالت را و ادا کرد امانت را. (تاریخ بیهقی ...
-
اداء
لغتنامه دهخدا
اداء. [ اَ ] (ع مص ) اَدا. گذاردن دین و حق وپیام و رسالت و زکوة را. کارسازی کردن . رسانیدن وام و غیره . پرداختن (وام ، امانت و جز آن را). پرداخت . ردّ. تأدیه . تسلیم . توختن . واپس دادن (فام را) : پس بجای آورد رسالت را و ادا کرد امانت را. (تاریخ بیه...