کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تقسيم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قابلیت تقسیم
لغتنامه دهخدا
قابلیت تقسیم . [ ب ِ لی ی َ ت ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) در ماده و عدد، تقسیم پذیری . درخور تقسیم بودن . قابل قسمت بودن . رجوع به قابلیت قسمت شود.
-
junction station
ایستگاه تقسیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ایستگاهی که بیش از دو مسیر را به هم پیوند دهد
-
تقسیم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ادر , انسب اليه , تقسيم , مقصورة , وزع
-
تقسیم شدن
دیکشنری فارسی به عربی
شق
-
تقسیم کردن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: rasat bekeri طاری: qes kard(mun) طامه ای: qes kardan طرقی: qes kardmun کشه ای: qes kardmun نطنزی: qesmat kardan
-
cytokinesis
تقسیم درونیاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] تغییراتی که در جریان تقسیم یاختهای در درونیاخته رخ میدهد
-
international division of labour
تقسیم کار بینالمللی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] تخصصی شدن برخی از کشورها در شاخههای تولید با توجه به ظرفیتها و امکانات موجود
-
sexual division
تقسیمکار جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] تقسیم فعالیت و کار برحسب جنسیت
-
domestic division of labour
تقسیم کار خانگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] تقسیم کارها و مسئولیتها و نقشها در خانه میان زن و مرد، در پی ورود زنان به اجتماع و بازار کار
-
capacitive divider
تقسیمگر خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] دو یا چند خازن که بهطور متوالی با منبع تغذیه قرار میگیرند تا ولتاژ منبع را به نسبت عکس ظرفیتشان تقسیم کنند
-
karyokinetic
تقسیم هستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مربوط به تقسیم هسته
-
time division multiple access
دسترسی چندگانۀ زمانتقسیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی روش دسترسی در فنّاوری همتافگر که در سامانههای رقمی بیسیم به کار میرود و در آن هریک از مسیرهای بسامد به چند شیار زمانی (time slot) تقسیم میشود که هرکدام یک مکالمه را پشتیبانی میکند اختـ . زمانتقسیم TDMA
-
divide-and-conquer attack
حملۀ تقسیم و حل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] نوعی حمله که در آن کلید رمز با استفاده از وجود همبستگی بین خروجی تابع ترکیبکنندۀ رمز و شماری از مؤلفههای ورودی آن به دست میآید
-
hump signal
علامت تپۀ تقسیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] علامتی که از آن برای واپایش سرعت در تپۀ تقسیم استفاده میشود
-
سبر و تقسیم
لغتنامه دهخدا
سبر و تقسیم . [ س َ وَ ت َ / س َ رُ ت َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) رجوع به سبر شود.