کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تقرید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تقرید
لغتنامه دهخدا
تقرید. [ ت َ ] (ع مص ) خوار کردن . (تاج المصادر بیهقی ). خوار گردانیدن . (زوزنی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خوار و رام گردیدن شتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || خاموش گردیدن جهت عجز. (منتهی الارب ) ...
-
واژههای همآوا
-
تغرید
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص ل .) آواز خواندن پرندگان .
-
تغرید
لغتنامه دهخدا
تغرید. [ ت َ ] (ع مص ) آواز بگردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). اغراد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). تغرد. (اقرب الموارد). بلند برداشتن آواز و طرب انگیز ساختن و در گلو گردانیدن آواز را. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به اغراد و تغرد شود.
-
تغرید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] taqrid ۱. آواز خواندن.۲. پرندۀ خوشآواز.۳. بانگ بلبل.