کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تقرو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تقرو
لغتنامه دهخدا
تقرؤ. [ ت َ ق َرْ رُءْ ] (ع مص ) فهمیدن . || پرستیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تنسک . (اقرب الموارد). || فقیه شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
بجنورد
لغتنامه دهخدا
بجنورد. [ ب ُ ] (اِخ ) شهری است درخراسان ایران . (فرهنگ نظام ). از شهرستانهای تابعه ٔ استان نهم واقع در شمال باختری مرکز استان نهم (خراسان ). از شمال : مرز ایران و شوروی ، خاور: قوچان ، جنوب : سبزوار، باختر: گرگان . آب و هوا در هریک از بخشها متفاوت ،...