کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تقرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تقرة
لغتنامه دهخدا
تقرة. [ ت َ رَ ] (ع اِ) تاقره . رجوع به تاقره و دزی ج 1 ص 149 شود.
-
تقرة
لغتنامه دهخدا
تقرة. [ ت َ ق ِ رَ ] (ع اِ) تقره . زیره ٔ رومی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). به لغت بربر زیره ٔ رومی را گویند و آنرا به فارسی نانخواه و کردیا خوانند. (برهان ) (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا). || گشنیز. || دیگ افزار. (منتهی الارب ) (ناظم ا...
-
واژههای همآوا
-
تقرط
لغتنامه دهخدا
تقرط. [ ت َ ق َرْ رُ ] (ع مص ) با گوشوار شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). گوشوار در گوش کسی کردن . (زوزنی ).
-
تغرة
لغتنامه دهخدا
تغرة.[ ت َ غ ِرْ رَ ] (ع مص ) در خطر و هلاک افکندن خود را.(منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). تغریر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و رجوع به تقریر شود.
-
جستوجو در متن
-
تقرد
لغتنامه دهخدا
تقرد. [ ت َ رِ ] (ع اِ) زیره ٔ رومی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تقر و تقرده و تقره شود.
-
دیگ افزار
لغتنامه دهخدا
دیگ افزار. [ اَ ] (اِ مرکب ) دیگ ابزار. افزار دیگ را گویند یعنی آنچه در دیگ طعام ریزند از نخود و کشمش و بادام و مانند آن و بعربی تابل خوانند و جمع آن توابل . (از برهان ). دیگ اوزار. (جهانگیری ). هرچه در دیگ کنند پختن را. ابزار. تابل : توابل . ابازیر....
-
زیره
لغتنامه دهخدا
زیره .[ رَ / رِ ] (اِ) تخمی است معروف که به عربی کمون خوانند، بهترین آن زیره ٔ کرمانی است و گوشت بزان کرمان به از بلاد دیگر است که اغلب به زیره چرند. معجونی که جزو اعظم آن زیره باشدمعجون کمونی خوانند. (آنندراج ) (از انجمن آرا). کمون . تخم گیاهی از طا...