کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تقبیح کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تقبیح کردن
لغتنامه دهخدا
تقبیح کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) زشت کردن و زشت شمردن کار کسی را. قبیح گردانیدن : شبهت نکرد که دشمنی تقبیح صورت کرده است . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 346).
-
تقبیح کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اشجب , وبخ
-
واژههای مشابه
-
تقبیح کردنِ
دیکشنری فارسی به عربی
إبلاغٌ عن
-
تقبیح کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أذانَ
-
جستوجو در متن
-
decrying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلب کردن، رسوا کردن، تقبیح کردن
-
decry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریه کردن، رسوا کردن، تقبیح کردن
-
countervailed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقبیح شده، خنثی کردن، برابری کردن با، جبران کردن
-
denounce
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محکوم کردن، متهم کردن، تقبیح کردن، علیه کسی اظهاری کردن
-
denouncing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محکوم کردن، متهم کردن، تقبیح کردن، علیه کسی اظهاری کردن
-
apostacize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقبیح کردن
-
parabaptization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقبیح کردن
-
decried
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریب خورده، رسوا کردن، تقبیح کردن
-
condemning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محکوم کردن، محکوم شدن، تقبیح کردن