کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفکر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تفکر
/tafakkor/
معنی
اندیشیدن؛ به فکر و اندیشه فرورفتن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. استدلال، تامل، تدبر، تصور، تعقل، خیال، فکر
۲. اندیشه، اندیشیدن، اندیشه کردن، فکر کردن ≠ تخیل
برابر فارسی
اندیشگری، اندیشه، پنداشت
فعل
بن گذشته: تفکر کرد
بن حال: تفکر کن
دیکشنری
consideration, reflection, ruminnation, thinking, thought
-
جستوجوی دقیق
-
تفکر
واژگان مترادف و متضاد
۱. استدلال، تامل، تدبر، تصور، تعقل، خیال، فکر ۲. اندیشه، اندیشیدن، اندیشه کردن، فکر کردن ≠ تخیل
-
تفکر
فرهنگ واژههای سره
اندیشگری، اندیشه، پنداشت
-
تفکر
فرهنگ فارسی معین
(تَ فَ کُّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) اندیشه کردن . 2 - (اِمص .) اندیشه .
-
تفکر
لغتنامه دهخدا
تفکر. [ ت َ ف َک ْ ک ُ ] (ع مص ) اندیشه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی )(آنندراج ). تأمل . (تاج العروس ). اندیشیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نظر کردن و تأمل در چیزی . (ازاقرب الموارد). اندیشه و فکر و تعمق...
-
تفکر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tafakkor اندیشیدن؛ به فکر و اندیشه فرورفتن.
-
تفکر
دیکشنری فارسی به عربی
انعکاس , تذکر , فکر
-
تفکر
واژهنامه آزاد
اندیشه کردن
-
تفکر
واژهنامه آزاد
اندیشیدن
-
واژههای مشابه
-
تفکر کردن
واژگان مترادف و متضاد
اندیشیدن، تامل کردن، فکر کردن، اندیشه کردن
-
تفکر کردن
فرهنگ واژههای سره
اندیشیدن
-
طرز تفکر
فرهنگ واژههای سره
بینش
-
stereotyping
تفکر قالبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] پیشداوری دربارۀ اینکه عضو یک گروه خاص ویژگیهای ظاهری مشترکی با گروه دارد، بدون آنکه اطلاعات واقعی از همسانی آن فرد با گروه داشته باشیم
-
تفکر کردن
لغتنامه دهخدا
تفکر کردن . [ ت َ ف َک ْ ک ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اندیشیدن و فکر کردن . (ناظم الاطباء) : چو در عادت او تفکر کنی همه غدر و مکر و فریب و دهاست . ناصرخسرو.تفکر کن از این معنی تو در شاهین و مرغابی گریزان است این از آن و آن بر این ظفر دارد. ناصرخسرو.باز در...
-
طرز تفکر
دیکشنری فارسی به عربی
عقيدة