کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفقد فرمودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تفقد فرمودن
لغتنامه دهخدا
تفقد فرمودن . [ ت َ ف َق ْ ق ُ ف َ دَ ] (مص مرکب ) تفقد کردن . (ناظم الاطباء). رجوع به تفقد کردن شود.
-
واژههای مشابه
-
تَفَقَّدَ
فرهنگ واژگان قرآن
جوياي چيزي شدکه بايد باشد(کلمه تفقد به معناي تعهد(توجه به عهد گذشته) است ، ليکن حقيقت تفقد اين است که آدمي متوجه فقدان چيزي شود )
-
تفقد نمودن
لغتنامه دهخدا
تفقد نمودن . [ ت َ ف َق ْ ق ُ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) تفقد کردن : کاروان زده و کشتی شکسته و مرد زیان رسیده را تفقد نماید. رجوع به تفقد و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
جستوجو در متن
-
نواخت
لغتنامه دهخدا
نواخت . [ ن َ ] (مص مرخم ، اِمص ) نوازش . مهربانی . خاطرنوازی . شفقت . تسلی . (از ناظم الاطباء). دلجوئی . نیکی . برّ. بخشش . انعام . (فرهنگ فارسی معین ). تفقد. مکرمت .(یادداشت مؤلف ). افضال . اکرام . اعطاء : از بزرگی و از نواخت چه ماندکه نکرد این مل...
-
تکلف
لغتنامه دهخدا
تکلف . [ ت َ ک َل ْ ل ُ ] (ع مص ) رنج چیزی بکشیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). رنج بر خود نهادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات ). تجشم در امری و تحمل کردن آن با رنج و سختی و خل...
-
مقام
لغتنامه دهخدا
مقام . [ م َ / م ُ ] (ع مص ) (از «ق و م ») اقامت و آرام کردن بجائی . (منتهی الارب ). اقامت . (اقرب الموارد) (محیط المحیط) (ناظم الاطباء).ایستادن ... و با لفظ گرفتن و کردن و داشتن مستعمل است . (آنندراج ). در معیار آرد: مُقام و مَقام هر دو به معنی اقام...