کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفسیله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تفسیله
/tafsile/
معنی
نوعی پارچۀ ابریشمی که از آن قبا و لباده یا لباس دیگر بدوزند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تفسیله
فرهنگ فارسی معین
(تَ لِ) (اِ.) نوعی پارچة ابریشمی که از آن جامه و غیره دوزند.
-
تفسیله
لغتنامه دهخدا
تفسیله . [ ت َ ل َ / ل ِ ] (اِ) جنسی از پارچه ٔ ابریشمی باشد که از آن قبا و چیزهای دیگر دوزند. (برهان ) (از انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ رشیدی ) (از فرهنگ جهانگیری ).
-
تفسیله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tafsile نوعی پارچۀ ابریشمی که از آن قبا و لباده یا لباس دیگر بدوزند.
-
واژههای همآوا
-
تفصیله
فرهنگ فارسی معین
(تَ لِ یا لَ) [ ع . تفصیلة ] (اِ.) 1 - قطعه ای پارچه . 2 - برشی از جامه .
-
تفصیله
لغتنامه دهخدا
تفصیله . [ ت َ ل َ / ل ِ ] (اِ) ظاهراً نوعی صوف آهاردار است : صوف سته عشری قبرسی و تفصیله ٔکستمانی حلبی حبر و غزی ّ بسیار. (نظام قاری ص 15).آش بر صوف تفصیله مریزید که آن خود آش خود دارد. (نظام قاری ص 167).