کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفریحگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کازينو
دیکشنری عربی به فارسی
تفريحگاه عمومي براي رقص وموزيک , کازينو
-
playgrounds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمین های بازی، زمین بازی، تفریحگاه
-
busy season
فصل کاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] زمانی که میزان فعالیتهای مهمانخانهها / هتلها یا تفریحگاهها بسیار زیاد است
-
تماشاگاه
واژگان مترادف و متضاد
تفرجگاه، تفریحگاه، تماشاگه، منظر، منظره، نزهتگاه
-
ecoresort complex
مجتمع طبیعی ـ تفریحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] آمیزهای از اقامتگاه و جاذبۀ طبیعی که ویژگیهای تفریحگاه و بومکلبه را با هم دارد
-
chalet maid
کلبهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] خانمی که برای مهمانان کلبۀ کوهستانی واقع در یک تفریحگاه برفسُری آشپزی و نظافت میکند
-
spa hotel
مهمانخانۀ تندرستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مهمانخانه/ هتلی واقع در تفریحگاههای تندرستی طبیعی با امکانات درمان متـ . هتل تندرستی
-
holiday club, holiday saving club
باشگاه گردشگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] باشگاهی مبتنی بر مالکیت زمانی که گردشگران به جای خرید سهمی از یک تفریحگاه، حق عضویت باشگاه را میپردازند و از امتیازات آن برخوردار میشوند
-
gaffs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاف ها، چنگک، خاده، قهقهه، نیزه، سیخک، شوخی فریبنده، حیله، ازمایش سخت، تفریحگاه ارزان، گفتار بیهوده، قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری، با صدای بلند خندیدن، قلابدار کردن، گول زدن، قماربازی کردن
-
gaff
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاف، چنگک، خاده، قهقهه، نیزه، سیخک، شوخی فریبنده، حیله، ازمایش سخت، تفریحگاه ارزان، گفتار بیهوده، قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری، با صدای بلند خندیدن، قلابدار کردن، گول زدن، قماربازی کردن
-
خطاف
دیکشنری عربی به فارسی
قلا ب ماهيگيري , قلا ب , خنده بلند , قهقهه , قلا ب يانيزه خاردار ماهي گيري , نيزه , چنگک , سيخک , شوخي فريبنده , حيله , ازمايش سخت , انتقاد , نفرين , تفريحگاه ارزان , پيرمردپرحرف , گفتاربيهوده , فرياد , باصداي بلندخنديدن , قلا بدار کردن , گول زدن , ق...
-
سده
لغتنامه دهخدا
سده . [ س ِ دِه ْ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکزی بخش سده ٔ شهرستان اصفهان ، در دوازده هزارگزی باختر اصفهان واقعشده و خلاصه ٔ مشخصات جغرافیایی آن به شرح زیر است :تاریخ و بانی شهر: قصبه ٔ سده عبارت است از سه ده (فروشان ، ورنوسفادران ، خوزان ) که سابقه ٔ بنای ای...