کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفجیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تفجیر
/tafjir/
معنی
جاری ساختن آب؛ روان کردن آب.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تفجیر
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (مص م .) روان کردن ، گشوده کردن ، آب بدوانیدن ؛ ج . تفجیرات .
-
تفجیر
لغتنامه دهخدا
تفجیر. [ ت َ ] (ع مص ) آب راندن . (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ). آب روان کردن . (دهار) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : او تکون لک جنةٌ من نخیل و عنب فتفجر الانهار خلالها تفجیراً. (قرآن 17 / 91). عیناً یشرب ُ...
-
تفجیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tafjir جاری ساختن آب؛ روان کردن آب.
-
واژههای مشابه
-
تفجير الثورة
دیکشنری عربی به فارسی
پايه گذاري انقلاب
-
جستوجو در متن
-
پایه گذاری انقلاب
دیکشنری فارسی به عربی
تفجير الثورة
-
يُفَجِّرُونَهَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن را جاري مي سازند - آن را مي جوشانند (کلمه يفجرون از باب تفعيل از مصدر تفجير ساخته شده و تفجير در زمين به معناي شکافتن زمين به منظور بيرون کردن آبهاي آن است )
-
تَفْجِيراً
فرهنگ واژگان قرآن
تفجير در زمين به معناي شکافتن زمين به منظور بيرون کردن آبهاي آن است
-
ذات الصدع
لغتنامه دهخدا
ذات الصدع . [ تُص ْ ص َ ] (ع ص مرکب ) زمینی که روئیدن گیاه و تفجیر آب و جز آن آن را شکافته باشد. (المرصع).
-
تُفَجِّرَ
فرهنگ واژگان قرآن
بجوشاني - روان کني (از مصدر تفجير در زمين به معناي شکافتن زمين به منظور بيرون کردن آبهاي آن است)
-
سعالی
لغتنامه دهخدا
سعالی . [ س ُ ] (ع اِ) گیاهی است برگ آن در تفجیر ریش غربیلک و تحلیل آن عجیب الفعل و تازه کر را دفع کند. (آنندراج ) (منتهی الارب ). || فنجریون است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
غربیلک
لغتنامه دهخدا
غربیلک . [ غ َ ل َ ] (اِ) ریشی (قرحه ای ) است و عرب آن را دُبَیلَة گوید. (از منتهی الارب ذیل دبیلة). والجة. (منتهی الارب ). کفگیرک .شیرپنجه : در تفجیر ریش غربیلک و تحلیل آن ، برگ گیاه سعالی عجیب الفعل است . (از منتهی الارب ذیل سعالی ).
-
فُجَّارِ
فرهنگ واژگان قرآن
گنهکاران پرده در - کافران هتاک(کلمه تفجير به معناي آن است که آب آنقدر زياد شود كه سد و مانع جلو خود را بشكند و گناه را هم اگر فجور ميگويند ، براي اين است که گناهکار ، پرده حيا را پاره ميکند ، و از صراط مستقيم خارج گشته ، به بسياري از گناهان مبتلا مي...
-
فُجِّرَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
شكافته شوند - آبشان آنقدر بالا بيايد كه سد و موانع پيش رويش را بشكند (کلمه تفجير به معناي آن است که آب آنقدر زياد شود كه سد و مانع جلو خود را بشكند لذا عبارت "وَإِذَا ﭐلْبِحَارُ فُجِّرَتْ " را مفسرين اين گونه ترجمه كرده اند كه "وقتي كه درياها به هم ...