کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفاله 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bagasse
تفاله 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بقایای ساقۀ نیشکر یا چغندر قند یا سورگوم (sorghum) پس از خرد شدن و استخراج قند آن
-
جستوجو در متن
-
bagasse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باگاس، تفاله، تفاله نیشکر
-
scorification
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه تکه کردن، تفاله گیری، کف گیری، تفاله سازی
-
تخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tax ۱. تفاله.۲. تفالۀ کنجد.
-
ثفل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] sofl تفاله.
-
کُنجال، کُنجاره
لهجه و گویش تهرانی
تفاله بذرک
-
ثفل
واژگان مترادف و متضاد
باقیمانده، تفاله، درد
-
raff
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رفیق، تفاله، اشغال، انگل
-
حثالات الثقافة الغربية
دیکشنری عربی به فارسی
تفالههاي فرهنگ غرب
-
scoria
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکوریا، کف، تفاله معدنی
-
scoriae
دیکشنری انگلیسی به فارسی
scoriae، کف، تفاله معدنی
-
cuttlefish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفاله ماهی، ده پا
-
slagged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرباره، تفاله گرفتن از
-
marc
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارک، تفاله میوجات، نوعی عرق