کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفاله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تفاله
/tofāle/
معنی
باقیماندۀ چیزی پس از فشردن و گرفتن آب آن: تفالهٴ چغندر، تفالهٴ سیب.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بقایا، پسمانده، تهمانده، تفل، ثفل، درد، رسوب، ملاس
دیکشنری
dregs, dross, refuse, residual, residuary, residue, scum, waste
-
جستوجوی دقیق
-
تفاله
واژگان مترادف و متضاد
بقایا، پسمانده، تهمانده، تفل، ثفل، درد، رسوب، ملاس
-
تفاله
فرهنگ فارسی معین
(تُ لِ) [ ع . ] (اِ.) باقی ماندة میوه و هر چیز دیگری پس از فشردن و گرفتن آبش .
-
تفاله
لغتنامه دهخدا
تفاله . [ ت ُ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) از تف ، آب دهان و آله ، ادات نسبت . لفاظه . ثفل . کنجاره ٔ هر چیزی . بقیه ٔ میوه و امثال آن که آب آن را به کوفتن یا فشردن یا مکیدن و خاییدن گرفته باشند.جزء بیکاره و بیفایده از هر چیزی . (ناظم الاطباء).- تفاله ٔ آه...
-
تفاله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) tofāle باقیماندۀ چیزی پس از فشردن و گرفتن آب آن: تفالهٴ چغندر، تفالهٴ سیب.
-
تفاله
دیکشنری فارسی به عربی
جص
-
تفاله
واژهنامه آزاد
تَخ.
-
واژههای مشابه
-
bagasse
تفاله 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بقایای ساقۀ نیشکر یا چغندر قند یا سورگوم (sorghum) پس از خرد شدن و استخراج قند آن
-
pomace
تفاله 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] باقیماندۀ جامد میوه پس از گرفتن آب آن
-
تفاله حبوبات
دیکشنری فارسی به عربی
حبوب
-
olive pomace oil
روغن تفالۀ زیتون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] روغنی که بهکمک حلاّل از تفالۀ زیتون استخراج میشود
-
مضایقه تفاله کردن
دیکشنری فارسی به عربی
قمامة
-
تفالههای فرهنگ غرب
دیکشنری فارسی به عربی
حثالات الثقافة الغربية
-
جستوجو در متن
-
bagasse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باگاس، تفاله، تفاله نیشکر