کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفاعل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تفاعل
/tafā'ol/
معنی
۱. در صرف عربی، از ابواب ثلاثی مزیدٌفیه که مصدرهای این باب بیشتر بر اشتراک و همکاری، تفاهم و تعاون، یا اظهار امری برخلاف واقع دلالت دارد، مانندِ تجاهل، تمارض.
۲. [قدیمی] تٲثیر متبادل بین دو جسم یا دو ماده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تفاعل
فرهنگ فارسی معین
(تَ عُ) [ ع . ] 1 - (مص .) اظهار آن چه در باطن نیست . 2 - (اِ.) در صرف عربی یکی از باب های ثلاثی مزیدفیه .
-
تفاعل
لغتنامه دهخدا
تفاعل . [ ت َ ع ُ ] (ع اِ) یکی از ده باب ثلاثی مزیدفیه . این باب بمعانی زیر آید. مشارکت . مطاوعة فاعَلَه اظهار آنچه در باطن نیست مانند تمارض . وقوع تدریجی فعل بمعنی فعل مجرد.
-
تفاعل
دیکشنری عربی به فارسی
اثر متقابل , فعل و انفعال
-
تفاعل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tafā'ol ۱. در صرف عربی، از ابواب ثلاثی مزیدٌفیه که مصدرهای این باب بیشتر بر اشتراک و همکاری، تفاهم و تعاون، یا اظهار امری برخلاف واقع دلالت دارد، مانندِ تجاهل، تمارض.۲. [قدیمی] تٲثیر متبادل بین دو جسم یا دو ماده.
-
جستوجو در متن
-
اثر متقابل
دیکشنری فارسی به عربی
تفاعل
-
فعل و انفعال
دیکشنری فارسی به عربی
تفاعل
-
تَرَاءَتِ
فرهنگ واژگان قرآن
رويارو شد(شدند-به دليل معناي مشارکت در باب تفاعل)
-
ﭐثَّاقَلْتُمْ إِلَى ﭐلْأَرْضِ
فرهنگ واژگان قرآن
خود را به سنگینی می زنید به قسمی که به زمین می نشینید - به زمین می چسبید - زمینگیر می شوید (در اصل باب تفاعل و تثاقلتم بوده است که ت به ث تبدیل و برای اجتناب از ابتدا به ساکن یک همزه وصل اضافه شده است ، از معانی باب تفاعل ، تظاهر است که در این کلمه ا...
-
تآیی
لغتنامه دهخدا
تآیی . [ ت َ ] (ع مص ) مصدر باب تفاعل از «ای ی » توقف کردن . درنگ کردن . (از منتهی الارب ) .
-
لَا تُخَافِتْ
فرهنگ واژگان قرآن
پنهان و مخفي نكن (کلمه خفت که مصدر تخافت باب تفاعل آن است ، به معناي کتمان و پنهان کردن چيزي است )
-
تثاؤب
لغتنامه دهخدا
تثاؤب . [ ت َ ءُ ] (ع مص ) خمیازه کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و این بر وزن تفاعل است و تثاوب با واو، گفته نمیشود. (منتهی الارب ). فاژیدن .
-
تکاهل
لغتنامه دهخدا
تکاهل . [ ت َ هَُ ] (مص ) مصدر تفاعل مصنوع از کاهلی فارسی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). خود را کاهل نمودن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
منافطة
لغتنامه دهخدا
منافطة. [ م ُ ف َ طَ ] (ع مص ) کفک انداختن دیگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). محیطالمحیط این معنی را در ذیل باب تفاعل (تنافط) آورده و گوید در بعضی از نسخ باب مفاعله نیز دیده شد.
-
تهانی
لغتنامه دهخدا
تهانی . [ ت َ ] (ع مص ) با هم مبارکباد گفتن و تهنیت کردن . به این معنی مصدر است از باب تفاعل و هم ج ِ تهنیت مثل تجارب بکسر «راء»، ج ِ تجربه ... . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). باهم مبارکباد و تهنیت گفتن . || (اِ) مبارکباد و تهنیت . (ناظم الاطباء) : از ق...