کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفاسیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تفاسیر
/tafāsir/
معنی
= تفسیر
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. تفسیرها، گزارش ها، توضیح ها، توضیحات
۲. برداشتها
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تفاسیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. تفسیرها، گزارش ها، توضیح ها، توضیحات ۲. برداشتها
-
تفاسیر
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (اِ.) جِ تفسیر؛ گزارش ها.
-
تفاسیر
لغتنامه دهخدا
تفاسیر. [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تفسیر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تفسیر شود.
-
تفاسیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ تفسیر] tafāsir = تفسیر
-
جستوجو در متن
-
cognition
شناخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] افکار، دانستهها، تفاسیر، تعابیر، دریافتها و اندیشههای هر فرد
-
صولاق زاده
لغتنامه دهخدا
صولاق زاده . [ دَ ] (اِخ ) از مشاهیر خطاطان عثمانی است . از تفاسیر ابن عباس ، بیضاوی و فخر رازی چندین نسخه نوشته است . (قاموس الاعلام ).
-
محرم
لغتنامه دهخدا
محرم . [ م ُ ح َرْ رَ ] (اِخ ) ابن پیر محمدبن مزید، مکنی به ابوالفیض قسطمونی . او راست : ترغیب المتعلمین ، القول البدیع فی الصلاة علی الحبیب الشفیع، و رساله ای مشتمل بر ده مطلب که از تفاسیر و کتب مشهور فراهم کرده است . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
دیور
لغتنامه دهخدا
دیور.[ ؟ ی ْ یو ] (اِخ ) قریه ای از قرای فارس در رامهرمز. نام دیگر آن «اوریا» است که در نیم فرسخی مشرقی رامهرمز است و معروف است که قبر حضرت اوریا در این قریه است و در تفاسیر و تواریخ قصه ٔ حضرت اوریا و حضرت داود مسطور است و مؤلف فارسنامه ٔ ناصری در ...
-
صفورا
لغتنامه دهخدا
صفورا. [ ص َ ] (اِخ ) دختر حضرت شعیب و زوجه ٔ حضرت موسی است که در مقابل هشت سال شبانی شعیب با ازدواج با او نایل شد. (قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 84 و رجوع به تفاسیر شود : موسی از بهر صفورا کند آتش خواهی وآن شبانیش هم از به...
-
گرگ یوسف
لغتنامه دهخدا
گرگ یوسف . [ گ ُ گ ِ س ُ ] (اِخ ) گرگی که برادران یوسف آن را به خوردن یوسف متهم کردند. و داستان آن چنان است که فرزندان یعقوب بر برادر خود حسد میبردند. از پدر خواستند تا یوسف را بگردش ببرند. یعقوب گفت ترسم او را ببرید و تنها گذارید گرگ وی را بدرد. برا...
-
عُقَدِ
فرهنگ واژگان قرآن
گره ها - جمع عقده (در عبارت "ﭐلنَّفَّاثَاتِ فِي ﭐلْعُقَدِ " منظور از دمنده ها در گره ها داستاني است که در الدر المنثور که از تفاسير اهل سنت است هم آمده به اين ترتيب که مردي يهودي رسول خدا (صلياللهعليهوآلهوسلّم) را جادو کرد ، و در نتيجه آن حضرت بيمار...
-
صخرة موسی
لغتنامه دهخدا
صخرة موسی . [ ص َ رَ ت ُ سا ] (اِخ ) نام آن در قرآن عزیز آمده است و در بلد شروان قرب دربند است . (معجم البلدان ذیل همین کلمه ). ودر ذیل کلمه ٔ شروان آرد: گویند به قرب آن صخره ٔ موسی علیه السلام است که ماهی را در آنجا فراموش کرد، فی قوله تعالی : قال ا...
-
محسن
لغتنامه دهخدا
محسن . [ م ُ ح َس ْ س ِ ] (اِخ ) الحاکم ابوسعد محسن بن محمدبن کرامة چِشُمی بیهقی . ولادت او در رمضان 413 هَ . ق . در قریه ٔ چِشُم (از قراء بیهق ) بود و در سوم رجب 494 هَ . ق . در مکه ٔ مکرمه وفات یافت . درباره ٔ نشو و نمای محسن در خراسان اطلاعات دقیق...
-
اطیوس آمدی
لغتنامه دهخدا
اطیوس آمدی . [ اَ س ِ م ِ ] (اِخ ) ابوریحان بیرونی در الجماهر در ذیل کلمه ٔ الماس به کتاب اطیوس آمدی که آن را ابوالخیر بعربی نقل کرده اشاره می کندو مطالبی درباره ٔ مار ارقم از وی می آورد، ولی در عیون الانباء ابن ابی اصیبعه این نام بصورت اطنوس آمدی آم...