کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تغری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تغری
لغتنامه دهخدا
تغری . [ ت َ ] (اِ) امضاء و صحه ٔ پادشاهی وطغرا. (ناظم الاطباء). و رجوع به طغرا و طغری شود.
-
واژههای مشابه
-
ابن تغری بردی
لغتنامه دهخدا
ابن تغری بردی . [ اِ ن ُ ت َ ب ِ ] (اِخ ) رجوع به ابوالمحاسن ... شود.
-
واژههای همآوا
-
طغری
لغتنامه دهخدا
طغری . [ طُ را ] (ع اِ) طغرا. علامتی که با خط درشت بر طره ٔ احکام سلطانی کشند. صاحب تاج العروس گوید: این کلمه تتری است و اصل آن طورغای باشد و فارس و روم (مقصود ترک عثمانی است ) آن را استعمال کنند. ج ، طغراوات . و آن را پس از طره و پیش از بسمله به منش...
-
تقری
لغتنامه دهخدا
تقری ٔ. [ت َ ] (ع مص ) بند کرده شدن زن جهت استبراء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به تقرئة شود. || بیرون آمدن از حیض . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
تقری
لغتنامه دهخدا
تقری . [ ت َ ق َرْ ری ] (ع مص ) از پی فراشدن . (تاج المصادر بیهقی ). در پی آب رفتن و جستن آنرا. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
طغری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [قدیمی] toqrā = طغرا
-
جستوجو در متن
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یحیی ، مشهور به ابن فویره و مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به علأالدین . فقیه حنفی بود و سالها امر قضا را به عهده داشت و در سال 754 هَ . ق . درگذشت . (از معجم المؤلفین بنقل از النجوم الزاهره ٔ ابن تغری بردی ج 10 ص 291).
-
عصمةالدین
لغتنامه دهخدا
عصمةالدین . [ ع ِ م َ تُدْ دی ] (اِخ ) دختر معین الدین اُنز. از زنان نیکوکار دمشق در قرن ششم هجری بود. وی مدرسه ای برای فقیهان و صوفیه در دمشق بنا کرد و رباطی ساخت ، و از اینگونه امور خیریه بسیار کرد و برای آنها اوقاف بسیاری قرار داد. و سرانجام در رج...
-
یحیی
لغتنامه دهخدا
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن محمدبن قاسم بن محمدبن طباطبا علوی حسنی ، مکنی به ابوالمعمر و معروف به ابن طباطبا از علمای انساب و متکلمان وشعرا و فضلای شیعه و از مردم بغداد بود و کتابی سودمند در صنعت شعر تألیف کرد. ابن الجوزی و ابن تغری بردی گفته ان...
-
علی اصطخری
لغتنامه دهخدا
علی اصطخری . [ ع َ ی ِ اِ طَ ] (اِخ ) ابن سعید اصطخری . متولد در سال 322 هَ . ق . وی از شیوخ معتزله بود و در سال 404 هَ . ق . درگذشت . او کتاب الرد علی الباطنیة رابرای القادر باﷲ تصنیف کرد. و القادر باﷲ در مقابل آن مقرری مهمی برای او قرار داد که بعد ...
-
خانقاه بلاط
لغتنامه دهخدا
خانقاه بلاط. [ ن َ / ن ِ هَِ ب َ ] (اِخ ) نام نخستین خانقاهی است که بحلب کرده شد. علت تسمیه ٔ آن به این اسم بواسطه ٔ بازار بلاط است که امروز بنام بازار صابونی مشهور میباشد. این خانقاه را شمس الخواص لؤلؤ خادم بسال 509 هَ . ق . ساخت . آن را دو در بود...
-
علی طوسی
لغتنامه دهخدا
علی طوسی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن رضابن محمدبن حمزه ٔ حسینی موسوی طوسی . مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن دفترخوان . ادیب و شاعر بود و در چهارم صفر سال 589 هَ . ق . در حماة متولد شد و سپس به اربل در بغداد سفر کرد و در چهارم ربیعالاَّخر سال 655 ...