کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تغذیۀ افزایشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
lead feeding
تغذیۀ افزایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] افزایش میزان مواد متراکم غیرخنثی در تغذیۀ گاو تا سطح یک تا یکونیم درصد وزن بدن آن که از سه هفته قبل از تاریخ تخمین زایش شروع میشود و بعد از زایش، تا هنگامی که گاو به حداکثر تولید خوراک مصرفی برسد ادامه مییابد
-
واژههای مشابه
-
تغذیه
واژگان مترادف و متضاد
۱. اطعام، ۲. خوراکدادن، خوراندن، خوردن
-
تغذیه
فرهنگ واژههای سره
خوراک
-
تغذیه
فرهنگ فارسی معین
(تَ یِ) [ ع . تغذیة ] 1 - (مص م .) خورانیدن ، غ ذا دادن . 2 - (اِمص .) خوردن .
-
تغذیة
لغتنامه دهخدا
تغذیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) خورش دادن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پرورانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). پروردن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بریدن شتر کم...
-
تغذية
دیکشنری عربی به فارسی
مغذي , مقوي , تغذيه , تقويت , قوت گيري , قوت , خوراک , غذا
-
تغذیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تغذیَة] taqziye ۱. غذا دادن؛ خوراک دادن.۲. غذا جذب کردن.
-
تغذیه
دیکشنری فارسی به عربی
انتعاش , تغذية , غذاء
-
nutrition culture
فرهنگ تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مجموعۀ الگوهای رفتار غذایی هر جامعه
-
nutritional counselling
مشاورۀ تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] راهنمایی افرادی که در معرض مشکلات تغذیهای قرار دارند
-
nutritional status, nutriture
وضعیت تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وضع جسمانی فرد در نتیجۀ مصرف مواد غذایی که ازطریق معاینات بالینی و آزمایشهای زیستشیمیایی و اندازهگیریهای انسانسنجشی و مطالعۀ رژیم غذایی مشخص میشود
-
undernutrition 1, undernourishment
کمبود تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نوعی سوءِتغذیه ناشی از دریافت کمترازحد مواد مغذی
-
nutrition education
آموزش تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] آموزش تغذیۀ سالم به افراد با هدف ارتقای سلامت و پیشگیری از بیماری
-
nutrition evaluation
ارزشیابی تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] تعیین وضعیت تغذیه ازطریق اندازهگیری عوامل مؤثر در تغذیه و پایش و مستندسازی آن