کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تغذیه دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تغذیه دادن
لغتنامه دهخدا
تغذیه دادن .[ ت َ ی َ دَ ] (مص مرکب ) غذا دادن . (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
تغذية
دیکشنری عربی به فارسی
مغذي , مقوي , تغذيه , تقويت , قوت گيري , قوت , خوراک , غذا
-
nutrition culture
فرهنگ تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مجموعۀ الگوهای رفتار غذایی هر جامعه
-
nutritional counselling
مشاورۀ تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] راهنمایی افرادی که در معرض مشکلات تغذیهای قرار دارند
-
nutritional status, nutriture
وضعیت تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وضع جسمانی فرد در نتیجۀ مصرف مواد غذایی که ازطریق معاینات بالینی و آزمایشهای زیستشیمیایی و اندازهگیریهای انسانسنجشی و مطالعۀ رژیم غذایی مشخص میشود
-
undernutrition 1, undernourishment
کمبود تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نوعی سوءِتغذیه ناشی از دریافت کمترازحد مواد مغذی
-
nutrition education
آموزش تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] آموزش تغذیۀ سالم به افراد با هدف ارتقای سلامت و پیشگیری از بیماری
-
nutrition evaluation
ارزشیابی تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] تعیین وضعیت تغذیه ازطریق اندازهگیری عوامل مؤثر در تغذیه و پایش و مستندسازی آن
-
trophic level
تراز تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] هریک از سطوح انتقال غذا و انرژی در درون یک زنجیرۀ غذایی یا هرم غذایی
-
intake timing
زمان تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] مدتزمان باز ماندن دریچۀ هوا در موتورهای دوزمانه
-
nutrition monitoring
پایش تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نظارت بر تغییر شاخصهای کلیدی وضعیت تغذیه در یک جمعیت و توصیف آنها برای شناسایی نیازهای موجود در جهت تدوین برنامهها و سیاستهای مداخلۀ تغذیهای
-
recharge, intake, replenishment
تغذیه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرایند طبیعی یا مصنوعی افزوده شدن آب به آبخوانها
-
nutrition 1
تغذیه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] فرایند دریافت غذا و استفاده از آن در موجودات زنده
-
ad libitum feeding
تغذیۀ آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] خوراکدهی بدون ممنوعیت و محدودیت در کمیت خوراک