کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تغذیهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
nutritive 1
تغذیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مربوط به مادۀ مغذی
-
واژههای مشابه
-
تغذیه
واژگان مترادف و متضاد
۱. اطعام، ۲. خوراکدادن، خوراندن، خوردن
-
تغذیه
فرهنگ واژههای سره
خوراک
-
تغذیه
فرهنگ فارسی معین
(تَ یِ) [ ع . تغذیة ] 1 - (مص م .) خورانیدن ، غ ذا دادن . 2 - (اِمص .) خوردن .
-
تغذیة
لغتنامه دهخدا
تغذیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) خورش دادن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پرورانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). پروردن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بریدن شتر کم...
-
تغذية
دیکشنری عربی به فارسی
مغذي , مقوي , تغذيه , تقويت , قوت گيري , قوت , خوراک , غذا
-
تغذیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تغذیَة] taqziye ۱. غذا دادن؛ خوراک دادن.۲. غذا جذب کردن.
-
تغذیه
دیکشنری فارسی به عربی
انتعاش , تغذية , غذاء
-
drip gavage
تغذیۀ لولهای قطرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] روش تغذیه با فرمول رژیمی مایع ازطریق لولۀ منتهی به معده
-
nutritional care
مراقبت تغذیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مجموعۀ فعالیتهای مربوط به بهبود وضع تغذیه شامل ارزیابی و تشخیص و مداخله و پایش و ارزشیابی تغذیهای
-
nutritional intervention, intervention 2
مداخلۀ تغذیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] اقدام برای حفظ یا بهبود وضعیت تغذیهای بهمنظور پیشگیری از بیماری یا با هدف توانبخشی
-
nutrition epidemiology
همهگیرشناسی تغذیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مطالعۀ تغذیه و رژیم غذایی از منظر سببشناسی و بیماریزایی و پیشگیری از بیماری
-
nutritional anemia, deficiency anemia
کمخونی تغذیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] کمخونی ناشی از کمبود مواد غذایی ضروری در رژیم غذایی یا نارسایی در جذب (malabsorption)
-
nutritional transition/ nutrition transition
گذار تغذیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مجموعۀ تغییراتی که در ترکیب و نوع رژیم غذایی و الگوی فعالیت و وضعیت تغذیۀ یک جامعه در طول زمان ایجاد میشود