کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعیین افتادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تعیین افتادن
لغتنامه دهخدا
تعیین افتادن . [ ت َع ْ اُ دَ ] (مص مرکب ) معین شدن . مشخص شدن . اختصاص یافتن : آنگاه آن را موضعی بفرمان ملک تعیین افتد. (کلیله و دمنه )
-
واژههای مشابه
-
تعيين
دیکشنری عربی به فارسی
تعيين , انتصاب , قرار ملا قات , وعده ملا قات , کار , منصب , گماشت
-
تعیین شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. گماشتهشدن، منصوب شدن ≠ عزل شدن ۲. معلومشدن، مشخص شدن
-
تعیین کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برگماشتن، منصوب کردن ≠ عزل کردن ۲. معلوم کردن، بازشناختن، مشخص کردن
-
تعیین کردن
فرهنگ واژههای سره
گماردن، گماشتن
-
sex determination
تعیین جنسیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] فرایند مشخص شدن جنس جنین
-
تعیینکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ← عامل تعیینکننده
-
yield determination
تعیین محصول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] محاسبۀ حجم دارچوب بهرهبرداریشده از سطح مشخصی از جنگل، بهصورت سالانه یا در یک دورۀ زمانی مشخص
-
تعیین مقدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، علوم دارویی] ← مقدارسنجی 2
-
gap setting
تعیین واشد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] امکان یا تنظیمی در دستگاه فرماندهی (signal controller) برای قطع چراغ سبز ازطریق اندازهگیری فاصلۀ زمانی عبور دو وسیلۀ نقلیه، با احتساب طول و سرعت هر یک از آنها، در محدودۀ شناسایی (detection zone)
-
targeting 1
تعیین هدف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] انتخاب اهداف و انجام اقدامات مناسب با در نظر گرفتن نیازمندیها و توانمندیهای عملیاتی
-
تعیین کردن
لغتنامه دهخدا
تعیین کردن . [ ت َع ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) معین و مشخص نمودن و هر نیز نمودن . (ناظم الاطباء) : آنگاه مثال داد تا روزی مسعود و طالعی میمون برای حرکت او تعیین کردند. (کلیله و دمنه ).کردم از جغد طلب نسخه ٔ گمنامان راگر شود یافته تعیین تو خواهم کردن . وال...
-
تعیین هویت
دیکشنری فارسی به عربی
تعريف
-
تعیین قیمت
دیکشنری فارسی به عربی
تقييم