کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تعود
/ta'avvod/
معنی
۱. به چیزی عادت کردن؛ خو کردن.
۲. خود را به کاری عادت دادن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تعود
فرهنگ فارسی معین
(تَ عَ وُّ) [ ع . ] (مص ل .) خو گرفتن ، خود را به کاری عادت دادن .
-
تعود
لغتنامه دهخدا
تعود. [ ت َ ع َوْ وُ ] (ع مص ) خو کردن . (تاج المصادر بیهقی ). عادت کردن . (زوزنی ) خوی گرفتن . (دهار). عادت کردن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عادت گرفتن و خوگر شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || خشمناکی نمودن . (منتهی ا...
-
تعود
دیکشنری عربی به فارسی
عادت دادن , اشنا کردن , اشنا شدن , معتاد ساختن , معتاد شدن , عادت , خو گرفتن , انس گرفتن , خو دادن , سکونت کردن
-
تعود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] ta'avvod ۱. به چیزی عادت کردن؛ خو کردن.۲. خود را به کاری عادت دادن.
-
واژههای همآوا
-
تآود
لغتنامه دهخدا
تآود. [ وُ ] (ع مص ) دشوار بودن کار بر کسی ، سنگین بودن کار بر او. (اقرب الموارد). تاوده الامر؛ به رنج آورد او را کار و گرانبار کرد. || کج و خمیده گردیدن . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
اشنا شدن
دیکشنری فارسی به عربی
تعود
-
معتاد ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
تعود
-
خو گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
تعود
-
انس گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
تعود
-
سکونت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تعود
-
عادت دادن
دیکشنری فارسی به عربی
تعود , لف
-
معتاد شدن
دیکشنری فارسی به عربی
تعود ، إدمانٌ
-
خو دادن
دیکشنری فارسی به عربی
تعود , لف , مدمن