کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعهد پرداخت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
remitment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعهد، انتقال، ارسال وجه، پرداخت
-
اشتراک
دیکشنری عربی به فارسی
اشتراک , وجه اشتراک مجله , تعهد پرداخت
-
پذیره نویسی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) pazirenevisi نوشتن و امضا کردن سندی برای تعهد پرداخت یک سند مالی.
-
subscription
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتراک، ابونمان، اشتراک، تعهد پرداخت، ابونمان، پول اعانه، وجه اشتراک مجله
-
تضامن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tazāmon ۱. کفیل و ضامن یکدیگر شدن.۲. (اسم) (حقوق) نوعی تعهد و شراکت مالی که هریک از اعضا حق دریافت تمامی طلب و مسئولیت پرداخت تمامی بدهی را داشته باشد.
-
تامين
دیکشنری عربی به فارسی
پشتگرمي , اطمينان , دلگرمي , خاطرجمعي , گستاخي , بيمه(مخصوصا بيمه عمر) , تعهد , قيد , گرفتاري , ضمانت , وثيقه , تضمين , گروي , هم بر , پهلو به پهلو , متوازي , پرداخت غرامت , تاوان پردازي , جبران زيان , بيمه , حق بيمه , پول بيمه
-
پرتت
لغتنامه دهخدا
پرتت . [ رُ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) (در اصطلاح بانکی مستعمل در فارسی ) اعتراض قانونی بر خودداری از پرداخت سندی که تعهد کرده باشند: چون حواله و سفته ای . و این کلمه اصل کلمه ٔ پرتست باشد که در اصطلاح بانکی و تجاری متداول است . رجوع به پرتست شود.
-
bank run
بانکگریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] وضعیتی که در آن بسیاری از مشتریان بانکها و مؤسسات مالی، بهدلیل تردید درمورد توان مالی آن بانکها یا مؤسسات مالی، همزمان برای برداشت منابع خود از آن بانکها یا مؤسسات مالی اقدام میکنند و درنتیجه، با افزایش شمار برداشتها، احتمال قراردادشک...
-
بیمه
فرهنگ فارسی معین
(مِ) ( اِ.) عقدی است که به موجب آن یک طرف (بیمه گر) تعهد می کند در ازای پرداخت وجه (حق بیمه ) از طرف دیگر (بیمه گذار) در صورت وقوع حادثه خسارت وارده بر او را جبران کند و انواع مختلف دارد: آتش سوزی ، اتومبیل ، از کار افتادگی ، حوادث ، عمر، اتکایی ، بی...
-
تضامن
لغتنامه دهخدا
تضامن . [ ت َ م ُ ] (ع مص ) در اصطلاح فارسی امروزین ، ضامن یکدیگر شدن . (یادداشت مرحوم دهخدا). تضامن در «شرکت تضامنی » و امثال آن از کلمات مجعول است . در کتب لغت بجای آن تضمین و تضمن را قید کرده اند. (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات سال اول شماره ٔ 2). || (...
-
واخواست
لغتنامه دهخدا
واخواست . [ خوا / خا ] (مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) بازخواست . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). مؤاخذه : نانش مفرست بیش کز توواخواست کند به حشر یزدان . خاقانی .خاقانی وار خط واخواست بر عالم بوالعجب کشیدم . خاقانی .جز این از منت هیچ واخواست نیست که در یک تر...
-
قاضی برهان الدین
لغتنامه دهخدا
قاضی برهان الدین . [ ب ُ ن ُدْ دی ] (اِخ ) احمد ملقب به برهان الدین ومعروف به قاضی برهان . عالمی است ادیب از قبیله ٔ چنگیزخان که بعد از تسخیر توقادوسیواس و قیساریه از بلادروم اعلان استقلال داده و قره عثمان نامی از اکابر قبائل ترکمان که در یکی از قشلا...
-
دین
لغتنامه دهخدا
دین . [ دَ ] (ع اِ) وام که ادای آن را مدت معینی باشد یا عام است و آنکه ادایش را مدت معینی نباشد قرض نامند. (از لسان العرب ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). اما متعارف در زمان ما، وام مؤجل ربوی است و قرض وام مؤجل بدون رباء است . (از اقرب الموارد)....
-
مواضعت
لغتنامه دهخدا
مواضعت . [ م ُ ض َ / ض ِ ع َ ](از ع ، اِمص ، اِ) مواضعة. (ناظم الاطباء). قرارگذاری . قرارداد. قراردادی متضمن شروط خاص و تعهدات معین . عهد. پیمان . قولنامه . مواضعه . (از یادداشت مؤلف ). ورجوع به مواضعه شود : گفت پس نسخت آنچه مارا بباید نبشت در جواب ...
-
جزائری
لغتنامه دهخدا
جزائری . [ ج َ ءِ ] (اِخ ) امیرعبدالقادربن محیی الدین بن مصطفی حسینی . سلسله ٔ نسب وی به علی بن ابیطالب میرسد. او در قیطنه از قرای ایالت وهران الجزائر بدنیا آمد، و نزد پدر خود به تحصیل پرداخت و قرآن مجید از بر کرد و در پانزده سالگی برای تکمیل تحصیلات...