کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعلیم کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تعلیم دادن(به)
دیکشنری فارسی به عربی
مر
-
تعلیم و تربیت
فرهنگ گنجواژه
پرورش.
-
تعلیم و تعلم
فرهنگ گنجواژه
پرورش، آموزش.
-
تعلیم از راه گوش دادن
دیکشنری فارسی به عربی
اصغ
-
تعلیم دادن (اصول دین) از راه پرسش
دیکشنری فارسی به عربی
علم
-
جستوجو در متن
-
enlightens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روشن می شود، روشن کردن، روشنفکر کردن، تعلیم دادن
-
تلقین کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. القا کردن ۲. آموختن، تعلیم دادن، تفهیم کردن
-
intuit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
intuit، دستور دادن، تعلیم دادن، اگاه کردن، درک کردن
-
intuits
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهوات، دستور دادن، تعلیم دادن، اگاه کردن، درک کردن
-
اصغ
دیکشنری عربی به فارسی
تعليم از راه گوش دادن , گوش دادن (به) , استماع کردن , نجوا کردن
-
intuited
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهود، دستور دادن، تعلیم دادن، اگاه کردن، درک کردن
-
enlighten
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روشن کن، روشن کردن، روشنفکر کردن، تعلیم دادن
-
تربیت کردن
واژگان مترادف و متضاد
ادب کردن، پرورش دادن، تادیب کردن، تعلیم دادن، فرهیختن، بار آوردن، پروراندن
-
intuiting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهوت انگیز، دستور دادن، تعلیم دادن، اگاه کردن، درک کردن
-
مر
دیکشنری عربی به فارسی
اموزاندن , اموختن به , راهنمايي کردن , تعليم دادن(به) , ياد دادن (به) , ترتيب دادن , مقدر کردن , وضع کردن , امر کردن , فرمان دادن