کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تعلة
لغتنامه دهخدا
تعلة. [ ت َ ع ِل ْ ل َ ] (ع اِ) آنچه بدان بهانه کنند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آنچه از طعام و جز آن که بدان تعلل کنند. (از اقرب الموارد). و رجوع به تعلل شود. || (اِخ ) نام مردی است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
تالة
لغتنامه دهخدا
تالة. [ ل َ ] (ع اِ) خرمابن ریزه و نهال آن که بریده یا کنده بجای دیگر نشانند. ج : تال . (منتهی الارب ). و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.
-
طالة
لغتنامه دهخدا
طالة. [ ل َ ] (ع اِ) ماده خر. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
ابوفراس
لغتنامه دهخدا
ابوفراس . [ اَ ف ِ ] (اِخ ) حارث بن ابی العلاء سعیدبن حمدان بن حمدون الحمدانی تغلبی بن عم ناصرالدوله و سیف الدولةبن حمدان . مولد او در سال 320 هَ . ق . بود. ثعالبی در وصف او گوید او یگانه ٔ روزگار خویش و آفتاب رخشان عصر خود بود در ادب و فضل و کرم و م...
-
ابیوردی
لغتنامه دهخدا
ابیوردی . [ اَ وَ ] (اِخ ) محمدبن احمد الأبیوردی الکوفنی و کوفن یکی از قراء ابیورد است و یاقوت گوید: ابوالمظفر محمدبن ابی العباس احمدبن محمد ابی العباس احمدبن اسحاق بن ابی العباس محمد الامام بن اسحاق بن الحسن ابی الفتیان بن ابی مرفوعه منصوربن معاویة...