کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعطیل مذهبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تعطیل مذهبی
دیکشنری فارسی به عربی
عتلة
-
واژههای مشابه
-
تعطیل شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. منحلشدن، برچیده شدن ۲. متوقف شدن (کار، فعالیت)
-
تعطیل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. منحل کردن، برچیدن، بستن ۲. متوقف کردن (کار، فعالیت)
-
holiday 2
تعطیل رسمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] روزی که براساس قانون یا سنت تعطیل است
-
اهل تعطیل
لغتنامه دهخدا
اهل تعطیل . [ اَ ل ِ ت َ ] (اِخ ) دهریان . آن مردم که گویند عالم قدیم است و او را صانع نیست بل صانع موالید افلاک و انجم است که همیشه بوده است و همیشه باشد. مقابل خداپرستان . و رجوع به جامعالحکمتین ص 31 شود.
-
تعطیل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اخل , اغلق
-
تعطیل موقتی
دیکشنری فارسی به عربی
تاجيل , عتلة
-
روز تعطیل
دیکشنری فارسی به عربی
سبة , عتلة
-
تعطیل شدن
دیکشنری فارسی به عربی
اغلق
-
تعطیل اخر هفته
دیکشنری فارسی به عربی
عطل نهاية الاسبوع , عطلة نهاية الاسبوع
-
موقتا تعطیل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عتلة
-
به تعطیل رفتن
دیکشنری فارسی به عربی
عتلة
-
موقتاً تعطیل کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أزْجَأ
-
تشکیل و تعطیل
فرهنگ گنجواژه
متضاد.