کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعصب گری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تعصب گری
لغتنامه دهخدا
تعصب گری . [ ت َ ع َص ْ ص ُ گ َ ] (حامص مرکب ) تعصب کردن . تعصب ورزیدن : این بود آمدن و رفتن ایشان ... نه آنکه خواجه مصنف بیان کرده است و سخنان رکیک بی معنی به عشق مذهب جبر و هوا و تعصب گری آورده . (کتاب النقض ص 327). و رجوع به تعصب و تعصب کردن شود.
-
واژههای مشابه
-
تعصب ورزیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جانبداری کردن، طرفداری کردن، هواداری کردن ۲. عصبیت به خرج دادن، تعصب نشاندادن
-
تعصب کردن
لغتنامه دهخدا
تعصب کردن . [ ت َ ع َص ْ ص ُ ک َدَ ] (مص مرکب ) جانب داری کردن . طرفداری شدید کردن . حمایت بدون چون و چرا کردن . عصبیت کردن : گفت ای مردک خدا در حق تو چندان لطف نکرده است که تو در حق خانه ٔ او چنین تعصب می کنی . (منتخب لطائف عبید زاکانی چ برلن ص 147)...
-
تعصب شدید
دیکشنری فارسی به عربی
عاطفة
-
عمل تعصب امیز
دیکشنری فارسی به عربی
تعصب
-
تعصب در وطن پرستی
دیکشنری فارسی به عربی
تعصب
-
میهن پرستی از روی تعصب
دیکشنری فارسی به عربی
تعصب
-
جستوجو در متن
-
جریب
لغتنامه دهخدا
جریب . [ ج َ ] (ع اِ) مقدار معلوم از موزون و زمین . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). از موزون مقدار چهار قفیز باشد وقفیز هشت مکوک و مکوک سه کیلچه و کیلچه یک من و هفت ثمن من . (از منتهی الارب ). پیمانه ای است که بقدر چهار قفیز میگیرد. (شرح قاموس )...
-
ابوالفضل
لغتنامه دهخدا
ابوالفضل . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) ناگری . شیخ ابوالفضل بن شیخ مبارک بن شیخ خضر از رجال دولت هندوستان و علمای آنجا در عهد اکبرشاه بابری (957 - 1011 هَ . ق .). اجداد او از مردم یمن (و شاید از ابناء) بودند. شیخ خضر جدّ وی به هندوستان آمده شیخ مبارک در ...
-
ابن رشد
لغتنامه دهخدا
ابن رشد. [ اِ ن ُ رُ ] (اِخ ) ابوالولید محمدبن احمدبن رشد، معروف بحفید. یکی از حکمای مشهور اسلام . مولد او قرطبه . از دیرباز اجداد او در این شهر از قضات عالیرتبه بوده اند. جد او محمد نیز کنیت ابوالولید داشته است و در دوره ٔ مرابطین مشهورترین قاضی عصر...
-
پل قدیس
لغتنامه دهخدا
پل قدیس . [ پ ُ ل ِ ق ِدْ دی ] (اِخ ) سن پل . بولس . پاولوس . پولس . یکی ازحواریون است که در سال دوم میلادی به طرسوس متولد شده است . پدر او از یهود بود و اسم اصلی پاولوس (شائول ) است . تربیت او در قدس شریف بود و در اول امر با دین ترسائی خصومت میورزید...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن الخضر معروف به خضرویه ٔ بلخی . یکی از بزرگان صوفیه و او را کتابی است به نام الرعایة بحقوق اﷲ. (کشف المحجوب هجویری ). و در صفةالصفوة (ج 4 ص 337) آمده است که : کنیه ٔوی ابوحامد و مصاحِب ابوتراب نخشبی و حاتم اصم بود و نزد [ ب...
-
صفویه
لغتنامه دهخدا
صفویه . [ ص َ ف َ وی ی َ ] (اِخ ) سلسله ای از پادشاهان ایران که از 907 تا 1135 هَ . ق . در ایران سلطنت داشتند و در این تاریخ از افغانیان شکست خوردند و پادشاهی آنان منقرض شد. بازماندگان این خاندان چند سالی دیگر هم در بعضی ولایات مخصوصاً مازندران مختصر...