کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعدیل پذیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تعدیل پذیر
دیکشنری فارسی به عربی
قابل للتعديل
-
واژههای مشابه
-
تعديل
دیکشنری عربی به فارسی
تعديل , تنظيم , تغيير , تبديل , دگرش , دگرگوني , ترميم , پيرايش , اصلا ح , زير وبم , نوسان صدا , نوسان , فرکانس , چاپ افست , جابجاسازي , مبدا , نقطه شروع مسابقه , چين , خميدگي , انحراف , وزنه متعادل , رقم متعادل کننده , متعادل کردن , جبران کردن , خنث...
-
load shedding
تعدیل بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] کاهش خدمات عادی جابهجایی مسافر در ساعات اوج ازطریق تشویق به استفاده از حملونقل جنبی
-
seasonal adjustments
تعدیل فصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تغییراتی که بر مبنای تحولات فصلی در آمار و اطلاعات اعمال میشود
-
equalization tank
حوض تعدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] حوضی برای کاهش نوسانات جریان یا کاهش نوسانات غلظت فاضلاب ورودی
-
زاویه ٔ تعدیل
لغتنامه دهخدا
زاویه ٔ تعدیل . [ ی َ / ی ِ ی ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آن زاویه بود که از تقاطع آن دو خط آید که از مرکز فلک اوج و از مرکز عالم سوی آفتاب آیند. (التفهیم ص 118).
-
تعدیل ارکان
لغتنامه دهخدا
تعدیل ارکان . [ ت َ ل ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) به اصطلاح فقه به آهستگی ، راست و درست ادا کردن رکوع و سجود و غیره . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.
-
تعدیل اول
لغتنامه دهخدا
تعدیل اول . [ ت َ ل ِ اَوْ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آن را اختلاف اول هم نامند چه نخستین تفاوتی است که یافت شود و آن تعدیل مفرد نیز خوانده شود بسبب انفرادش از غیر آن برخلاف تعدیل دوم که با اول درآمیخته است . و این اصطلاح در نزد اهل هیأت است ولی ا...
-
تعدیل دوم
لغتنامه دهخدا
تعدیل دوم . [ ت َ ل ِ دُوْ وُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به تعدیل اول شود.
-
تعدیل سوم
لغتنامه دهخدا
تعدیل سوم . [ ت َ ل ِ س ِوْ وُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به تعدیل اول شود.
-
تعدیل شمس
لغتنامه دهخدا
تعدیل شمس . [ ت َ ل ِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بیرونی نویسد: آفتاب که بر اوج باشد یا بر حضیض ، آن دو خط که سوی او بیرون آید از مرکز عالم و از مرکز فلک اوج یکی گردند و میانشان اختلاف نبود و چون بجز این دو جای باشد از محیط فلک اوج آن دو خط یکی نش...
-
تعدیل طول
لغتنامه دهخدا
تعدیل طول . [ ت َ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اصطلاح نجومی . رجوع به التفهیم بیرونی چ جلال همایی ص 125 شود.
-
تعدیل کردن
لغتنامه دهخدا
تعدیل کردن . [ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) برابر کردن و از روی عدالت چیزی را تقسیم کردن . (ناظم الاطباء). || در فارسی امروزین کاستن از شدت و حدت چیزی یا عملی : فلان کس نظر خود را تعدیل کرد. رفتار خود را تعدیل کرد.
-
تعدیل النهار
لغتنامه دهخدا
تعدیل النهار. [ ت َ لُن ْ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نیمه ٔ فضل النهار بود.رجوع به فضل النهار و التفهیم بیرونی چ همایی شود.