کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعديل الدستور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تعديل الدستور
معنی
اصلاحات درقانون اساسي , بازنگري درقانون اساسي
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تعديل الدستور
دیکشنری عربی به فارسی
اصلاحات درقانون اساسي , بازنگري درقانون اساسي
-
واژههای مشابه
-
تعدیل
واژگان مترادف و متضاد
۱. متعادلسازی ۲. برابر ساختن ۳. معادل کردن
-
adjustment 1
تعدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] روشی آماری برای دست یافتن به سنجههای قابلمقایسه در جمعیتهایی که از حیث متغیرهای دیگر با هم متفاوتاند
-
تعدیل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) راست کردن ، معتدل کردن . 2 - (اِمص .) تقسیم کردن از روی عدالت . 3 - راست کار خواندن ، پارسا داشتن . 4 - کم کردن .
-
تعدیل
لغتنامه دهخدا
تعدیل . [ ت َ ] (ع مص ) راست کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). راست کردن . یقال :عدل الحکم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). راست و درست کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). راست کردن چیز یا حکمی . (از اقرب ا...
-
تعدیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ta'dil ۱. راست کردن.۲. برابر کردن؛ دو چیز را با هم مساوی کردن.۳. هموزن کردن.
-
تعدیل
دیکشنری فارسی به عربی
تعديل , تنظيم
-
load shedding
تعدیل بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] کاهش خدمات عادی جابهجایی مسافر در ساعات اوج ازطریق تشویق به استفاده از حملونقل جنبی
-
seasonal adjustments
تعدیل فصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تغییراتی که بر مبنای تحولات فصلی در آمار و اطلاعات اعمال میشود
-
equalization tank
حوض تعدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] حوضی برای کاهش نوسانات جریان یا کاهش نوسانات غلظت فاضلاب ورودی
-
زاویه ٔ تعدیل
لغتنامه دهخدا
زاویه ٔ تعدیل . [ ی َ / ی ِ ی ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آن زاویه بود که از تقاطع آن دو خط آید که از مرکز فلک اوج و از مرکز عالم سوی آفتاب آیند. (التفهیم ص 118).
-
تعدیل ارکان
لغتنامه دهخدا
تعدیل ارکان . [ ت َ ل ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) به اصطلاح فقه به آهستگی ، راست و درست ادا کردن رکوع و سجود و غیره . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.
-
تعدیل اول
لغتنامه دهخدا
تعدیل اول . [ ت َ ل ِ اَوْ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آن را اختلاف اول هم نامند چه نخستین تفاوتی است که یافت شود و آن تعدیل مفرد نیز خوانده شود بسبب انفرادش از غیر آن برخلاف تعدیل دوم که با اول درآمیخته است . و این اصطلاح در نزد اهل هیأت است ولی ا...
-
تعدیل دوم
لغتنامه دهخدا
تعدیل دوم . [ ت َ ل ِ دُوْ وُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به تعدیل اول شود.