کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعدد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تعدد
/ta'addod/
معنی
متعدد شدن؛ زیاد شدن عدد؛ بر شمارۀ چیزی افزوده شدن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بسیاری، تکثر، فراوانی، کثرت، وفور
۲. بسیار گشتن، بیشمارگشتن
دیکشنری
multiplicity, plurality
-
جستوجوی دقیق
-
تعدد
واژگان مترادف و متضاد
۱. بسیاری، تکثر، فراوانی، کثرت، وفور ۲. بسیار گشتن، بیشمارگشتن
-
تعدد
فرهنگ فارسی معین
(تَ عَ دُّ) [ ع . ] (مص ل .) زیاد شدن عدد.
-
تعدد
لغتنامه دهخدا
تعدد. [ ت َ ع َدْ دُدْ ] (ع مص ) زیادت آمدن در عدد. (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). زیاده از هزار بودن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). هم یتعددون علی الف ؛ ای یزیدون علی ذلک فی العدد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (ا...
-
تعدد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ta'addod متعدد شدن؛ زیاد شدن عدد؛ بر شمارۀ چیزی افزوده شدن.
-
واژههای مشابه
-
تعدد الزوجات
دیکشنری عربی به فارسی
دو زن داري , دو شوهري
-
قائل به تعدد آلهه
لغتنامه دهخدا
قائل به تعدد آلهه . [ ءِ ل ِ ب ِ ت َ ع َدْ دُ دِ ل ِ هََ ] (ص مرکب ) مشرک . بت پرست .
-
جستوجو در متن
-
pluralist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پلورالیستی، معتقد به تعدد، تعدد حزبی
-
plurality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چندگانگی، تعدد، جمع گرایی، تعدد حزبی، وفور، حالت تعدد، حكومت ائتلافي
-
pluralities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چندگانگی، تعدد، جمع گرایی، تعدد حزبی، وفور، حالت تعدد، حكومت ائتلافي
-
دو زن داری
دیکشنری فارسی به عربی
تعدد الزوجات
-
دو شوهری
دیکشنری فارسی به عربی
تعدد الزوجات
-
polygynies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چندگانه، تعدد زوجات، چند زنی
-
multiplicity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چندگانگی، تعدد، کثرت، بسیار