کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعداد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تعداد
/te'dād/
معنی
شمردن؛ بهشمار آوردن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اندازه، شمار، شماره، عدد، عده، مقدار، مقیاس، میزان
۲. تعدید، شمارش،
۳. شمارش کردن، شمردن
برابر فارسی
شمار، شمار شمارگان، شمارگان
دیکشنری
age _, amount, number, quantity
-
جستوجوی دقیق
-
تعداد
واژگان مترادف و متضاد
۱. اندازه، شمار، شماره، عدد، عده، مقدار، مقیاس، میزان ۲. تعدید، شمارش، ۳. شمارش کردن، شمردن
-
تعداد
فرهنگ واژههای سره
شمار، شمار شمارگان، شمارگان
-
تعداد
فرهنگ فارسی معین
(تِ) [ ع . ] (مص م .) شماره کردن .
-
تعداد
لغتنامه دهخدا
تعداد. [ ت َ ] (ع مص ) مصدر است بمعنی عد (شمردن ). (از اقرب الموارد). شمار کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). و رجوع به عَدّ شود.
-
تعداد
لغتنامه دهخدا
تعداد. [ ت ِ ] (از ع ، اِ) در فارسی امروزین شماره و حساب و شمردگی و شمار. (ناظم الاطباء).
-
تعداد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] te'dād شمردن؛ بهشمار آوردن.
-
واژههای مشابه
-
تعداد محدودی
فرهنگ واژههای سره
شمار اندک
-
به تعداد
فرهنگ واژههای سره
به شماره
-
پر تعداد
فرهنگ واژههای سره
پرشمار
-
تعداد کردن
لغتنامه دهخدا
تعدادکردن . [ ت ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شمار کردن و شمردن . (ناظم الاطباء) : ابوبکر هذلی تعداد اشراف بصره و فقها بصره و اصحاب رسول که در آنجا بودند کرد. (تاریخ قم ص 294).
-
تعداد مردم
دیکشنری فارسی به عربی
سکان
-
تعداد موالید
دیکشنری فارسی به عربی
معدل الولادات
-
most probable number, MPN
محتملترین تعداد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] تخمین چگالی میکربی در واحد حجم نمونۀ آب براساس نظریۀ احتمالات
-
domain number variation
تغییر تعداد حبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] کاهش یا افزایش تعداد حبهها در یک پروتئین با وانهش یا دوتاشدگی یا درنهش بیانههای کُدگزار حبه در یک ژن ساختگی یا جدید که در بُرخوردگی بیانه در آزمایشگاه تولید شده است