کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعتد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تعتد
لغتنامه دهخدا
تعتد. [ ت َ ع َت ْ ت ُ ] (ع مص ) ریزه کاری نمودن در کار خود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ریزه کاری کردن در صنعت خویش . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
متعتد
لغتنامه دهخدا
متعتد. [ م ُ ت َ ع َت ْ ت ِ ] (ع ص ) زیرک و ریزه کار در صنعت . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تعتد شود.
-
ریزه کاری
لغتنامه دهخدا
ریزه کاری . [ زَ / زِ ] (حامص مرکب ) باریک بینی . دقت . (ناظم الاطباء): تبتین ؛ ریزه کاری و باریک بینی کردن . (منتهی الارب ). || زیرکی . وقوف داری . (ناظم الاطباء). || خوشکاری . ظرافت . لطافت . (ناظم الاطباء). ترسیم دقیق اشکال و نقشهای ظریف با ارائه ...
-
اجماع
لغتنامه دهخدا
اجماع . [ اِ ] (ع مص ) عزم کردن بر کاری . (تاج المصادر) (منتهی الارب ). || اتفاق کردن جماعت بر کاری . متفق شدن . || گرد آمدن بر. || جمله کردن چیزی را. (منتهی الارب ). || بر کاری جمع کردن . || اِلف دادن . (منتهی الارب ). || راندن همه شتران را. || فرا ...
-
ارث
لغتنامه دهخدا
ارث . [ اِ ] (ع مص ) میراث یافتن . (تاج المصادر بیهقی ). میراث بردن : انا نحن نرث الارض و من علیها و الینا یرجعون . (قرآن 40/19). بعضی بطریق ارث دست در شاخی ضعیف زده . (کلیله و دمنه ). || (اِ) آنچه از مال مرده به وارث رسد. مرده ریگ . مردریگ . مرده ری...