کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعاون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تعاون
/ta'āvon/
معنی
به هم کمک کردن؛ یکدیگر را یاری کردن؛ مددکاری کردن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. تعاضد، خودیاری، دستگیری، همدستی، همیاری، یاری
۲. خودیاری کردن، همیاری کردن
برابر فارسی
همیار
فعل
بن گذشته: تعاون کرد
بن حال: تعاون کن
دیکشنری
co-operation, cooperation
-
جستوجوی دقیق
-
تعاون
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعاضد، خودیاری، دستگیری، همدستی، همیاری، یاری ۲. خودیاری کردن، همیاری کردن
-
تعاون
فرهنگ واژههای سره
همیار
-
تعاون
فرهنگ فارسی معین
(تَ وُ) [ ع . ] (مص م .) به هم یاری کردن .
-
تعاون
لغتنامه دهخدا
تعاون . [ ت َ وُ ] (ع مص ) هم پشت شدن . (زوزنی ). یکدیگر را یاری کردن . (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). یاری کردن بعض قوم بعضی دیگر را. (از اقرب الموارد). با هم مددکاری یکدیگر کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) ...
-
تعاون
دیکشنری عربی به فارسی
همدستي , همکاري
-
تعاون
دیکشنری عربی به فارسی
همدستي کردن , باهم کار کردن , تشريک مساعي
-
تعاون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ta'āvon به هم کمک کردن؛ یکدیگر را یاری کردن؛ مددکاری کردن.
-
تعاون
واژهنامه آزاد
همکاری و کارگروهی، مشورت
-
واژههای مشابه
-
تعاون الحزبين
دیکشنری عربی به فارسی
وابستگي بدو حزب
-
واژههای همآوا
-
طاعون
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) مرضی عفونی و واگیردار که موش صحرایی از عوامل انتقال آن به انسان است .
-
طاعون
لغتنامه دهخدا
طاعون . (ع اِ) مرگامرگی . ج ، طواعین . (منتهی الارب ). شآمت و مرگ عام . (لطایف ). || وبا. (دهار). داءالشوکة که مرضی است الیافی عام و کشنده . || دبل . زقمة. (منتهی الارب ). || مجازاً شعرا آن را به معنی تلخ و طاعون و طاعونی را به معنی تلخی به کار برده ...
-
طاعون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (پزشکی) tā'un بیماری واگیردار و خطرناکی که با سردرد، لرز، تب شدید، سرگیجه، التهاب غدد لنفاوی، و تورم کبد و طحال همراه است و از طریق کک و موش به انسان منتقل میشود.
-
طاعون
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: tâɂun طاری: tâɂun طامه ای: tâɂun طرقی: tâɂun کشه ای: tâɂun نطنزی: tâɂun