کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تعالی
/ta'ālā/
معنی
برتر است: اللّهتعالی، حقتعالی، ایزدتعالی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. برتری، بلندی، پیشرفت، ترقی، رفعت
۲. بلندپایه شدن، بلندقدر شدن، رفعت یافتن
برابر فارسی
والای
دیکشنری
boost, elevation, excellence, hallowed, high, rise, sublime, sublimity, transcendence, uplift
-
جستوجوی دقیق
-
تعالی
واژگان مترادف و متضاد
۱. برتری، بلندی، پیشرفت، ترقی، رفعت ۲. بلندپایه شدن، بلندقدر شدن، رفعت یافتن
-
تعالی
فرهنگ واژههای سره
والای
-
تعالی
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) بلند پایه گردیدن . 2 - (اِمص .) بلندی ، برتری .
-
تعالی
لغتنامه دهخدا
تعالی . [ ت َ ] (ع مص ) بلند شدن .(زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). بس بلندشدن و برآمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ارتفاع (برآمدن ). (از اقرب الموارد). و رجوع به تعال شود.
-
تعالی
لغتنامه دهخدا
تعالی . [ ت َ لا ] (ع فعل ماضی ) صیغه ٔ ماضی معلوم است از باب تفاعل که اکثر اسم الهی را حال واقع می شود چنانکه خدای تعالی و حق تعالی ؛ یعنی برتر است خدا. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). کلمه ٔ فعل مأخوذ از تازی یعنی بلند شد و اگرچه صیغه ٔ ماضی است ولی بی...
-
تعالی
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی (= بلند شد)] ta'ālā برتر است: اللّهتعالی، حقتعالی، ایزدتعالی.
-
تعالی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ta'āli ۱. بلند شدن.۲. برتر شدن؛ بلندپایه شدن.
-
تعالی
دیکشنری فارسی به عربی
صعود
-
تعالی
واژهنامه آزاد
بزرگ
-
واژههای مشابه
-
بسمه تعالی
فرهنگ واژههای سره
به نام خدا
-
واجب تعالی
لغتنامه دهخدا
واجب تعالی . [ ج ِ ت َ لا ] (اِخ ) خدای تعالی . آنکه عدم بر وی جایز نبود. رجوع به اﷲ و واجب الوجود و واجب لذاته و واجب بالذاته شود.
-
باری تعالی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] bārita'ālā خدای بزرگ.
-
باسمه تعالی
فرهنگ فارسی معین
(بِ مِ هی تَ لا) [ ع . ] (شب جم .) به نام خدا که والاست .
-
حق تعالی
فرهنگ فارسی معین
(حَ تَ لا) [ ع . ] (اِمر.) خدا که والاست ، پروردگار والامقام .