کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تطهیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
استطابت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: استطابَة] [قدیمی] 'estetābat پاک کردن؛ تطهیر کردن.
-
تغسیل
واژگان مترادف و متضاد
تطهیر، شستشو، غسل
-
شستشو
واژگان مترادف و متضاد
تطهیر، تغسیل، شستن، غسل
-
وضو
واژگان مترادف و متضاد
تطهیر، دستنماز، غسل
-
purgatories
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خالکوبی، وسیله تطهیر
-
lustrated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهوت انگیز، پاک کردن، تطهیر کردن
-
lustrating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویربرداری، پاک کردن، تطهیر کردن
-
exorcize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
exorcize، دفع کردن، اخراج کردن، تطهیر کردن
-
lustrates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادعا می کند، پاک کردن، تطهیر کردن
-
exorcises
دیکشنری انگلیسی به فارسی
exorcises، دفع کردن، اخراج کردن، تطهیر کردن
-
lustrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوشحالی، پاک کردن، تطهیر کردن
-
sanctifications
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریم ها، تقدیس، تطهیر
-
exorcised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
exorcised، دفع کردن، اخراج کردن، تطهیر کردن
-
cleanses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمیز کردن، پاک کردن، تطهیر کردن، تصفیه کردن
-
exorcized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
exortszed، دفع کردن، اخراج کردن، تطهیر کردن