کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تضفیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تضفیت
لغتنامه دهخدا
تضفیت . [ ت َ ی َ ] (ع اِ) (اصطلاح عروض ) مأخوذ از ضفو یعنی تمام . شمس قیس رازی آرد: و همان عروضی متکلف بجای فاع ، متحرکی و دو ساکن بر فاعلاتن افزوده است وآن را فاعلییاتان کرده و این تغییر را تضفیت نام نهاده و اصل آن ضفو است به ضاد معجمه و گویند درع...
-
واژههای همآوا
-
تزفیت
لغتنامه دهخدا
تزفیت . [ ت َ ] (ع مص ) بزفت بیندودن . (تاج المصادر بیهقی ). بزفت اندودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة). بزفت اندودن و زفت بالکسر، قیر که در خنور و کشتی مالند تا آب نزهد از وی . (آنندراج ). به قیر اندودن کشتی و جز آن . (از اقرب الموار...
-
جستوجو در متن
-
مضفی
لغتنامه دهخدا
مضفی . [ م ُ ض َف ْ فا ] (ع ص ) (در اصطلاح عروض ) «... عروضی متکلف به جای فاع متحرکی ودو ساکن بر فاعلاتن افزوده و آن را فاعلییاتان کرده و این تغییر را تضفیت نام نهاده و اصل آن از ضفو است به ضاد معجمه و گویند درع ضاف ؛ یعنی زرهی تمام و این متکلف از ای...
-
زحاف
لغتنامه دهخدا
زحاف . [ زِ ] (ع مص ) در لغت مرادف زحف بمعنی رفتن و خزیدن است . (از محیط المحیط). رجوع به معنی بعد شود. || (اصطلاح شعر و عروض ) افتادن حرفی است میان دو حرف ، پس یکی بدیگری نزدیک شود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). انداختن حرفیست از میان دو...