کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تضعیف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تضعیف
/taz'if/
معنی
۱. ضعیف کردن؛ سست و ناتوان کردن.
۲. [قدیمی] دوبرابر کردن؛ دوچندان کردن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. ناتوانسازی
۲. ناتوان کردن، ضعیف کردن
۳. دوبرابرسازی، مضاعفسازی
۴. دوبرابر کردن، مضاعف کردن ≠ تحکیم، تشیید
فعل
بن گذشته: تضعیف ساخت
بن حال: تضعیف ساز
دیکشنری
debilitation, devitalization, emasculation
-
جستوجوی دقیق
-
تضعیف
واژگان مترادف و متضاد
۱. ناتوانسازی ۲. ناتوان کردن، ضعیف کردن ۳. دوبرابرسازی، مضاعفسازی ۴. دوبرابر کردن، مضاعف کردن ≠ تحکیم، تشیید
-
attenuation
تضعیف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] 1. افت توان نشانک 2. افت یا ضعیف شدن نشانک الکترومغناطیسی درطی مسافت
-
تضعیف
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - دو برابر کردن . 2 - ضعیف کردن .
-
تضعیف
لغتنامه دهخدا
تضعیف . [ ت َ ] (ع مص ) سست و ناتوان پنداشتن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ضعیف شمردن کسی را. (از اقرب الموارد). و رجوع به تضعف شود. || ضعیف خواندن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). به سستی و ضعف منسوب کردن حدیث را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطب...
-
تضعیف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی، جمع: تَضاعیف] taz'if ۱. ضعیف کردن؛ سست و ناتوان کردن.۲. [قدیمی] دوبرابر کردن؛ دوچندان کردن.
-
تضعیف
دیکشنری فارسی به عربی
تخفيف
-
واژههای مشابه
-
cloud attenuation
تضعیف اَبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] کاهش تابش ریزموج بهوسیلۀ اَبر
-
absorption 1
تضعیف جذبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] تضعیف نشانک موج نوری براثر ناخالصیها یا نقصهای هستۀ تار نوری یا تضعیف نشانک ریزموج بهوسیلۀ اکسیژن یا بخار آب موجود در جوّ
-
atmospheric attenuation
تضعیف جوّی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] کاهش شدت تابش صوتی یا الکترومغناطیسی با افزایش فاصله از چشمه و براثر برهمکنش با اجزای تشکیلدهندۀ جوّ
-
anelastic attenuation
تضعیف غیرکشسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] کاهش جنبش زمین با دور شدن موج از چشمه، ناشی از میرایی ماده و انتشار موج در محیط و نیز پراکندگی موجها، براثر ناهمگنی پوسته
-
geometric attenuation
تضعیف هندسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] کاهش جنبش زمین با دور شدن از چشمه براثر گسترش جبهۀ موج
-
attenuation relationship
رابطۀ تضعیف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] رابطهای ریاضی که پارامتری از جنبش زمین، مانند اوج شتاب زمین را به پارامترهای چشمه و مسیر انتشار موجهای زمینلرزه نسبت میدهد
-
تضعیف کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اخص
-
microwave attenuator
تضعیفکنندۀ ریزموج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موجبَری که ازطریق جذب بخشی از تابش ورودی، شدت ریزموجها را کاهش میدهد