کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تضرر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تضرر
/tazarror/
معنی
۱. زیان بردن؛ ضرر کشیدن.
۲. گزند دیدن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. خسران دیدن، زیانبردن، ضرر کردن، متضرر شدن ≠ سود بردن، نفع کردن
۲. گزند دیدن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تضرر
واژگان مترادف و متضاد
۱. خسران دیدن، زیانبردن، ضرر کردن، متضرر شدن ≠ سود بردن، نفع کردن ۲. گزند دیدن
-
تضرر
فرهنگ فارسی معین
(تَ ضَ رُّ) [ ع . ] (مص ل .) زیان دیدن .
-
تضرر
لغتنامه دهخدا
تضرر. [ ت َ ض َرْ رُ ] (ع مص ) رنجور شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (آنندراج ). || گزندیافتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). گزند و و آسیب یافتن . (آنندراج ).
-
تضرر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tazarror ۱. زیان بردن؛ ضرر کشیدن.۲. گزند دیدن.
-
واژههای همآوا
-
تزرر
لغتنامه دهخدا
تزرر. [ ت َ زَرْ رُ ] (ع مص ) گویک بستن پیراهن . (ناظم الاطباء) (از المنجد) (از ذیل اقرب الموارد). || (مص )استوار کردن گویک پیراهن را. (ذیل اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
زیان زدگی
لغتنامه دهخدا
زیان زدگی . [ زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) غبن . ضرر. تضرر. حالت زیان زده . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
موصی
لغتنامه دهخدا
موصی . [ صا ] (ع ص ) وصیت کرده شده . (ناظم الاطباء).- موصی الیه ؛ موصی له . وصی . (یادداشت لغت نامه ). رجوع به ترکیب موصی له شود.- موصی به ؛ ترکه و هرچیز که درباره ٔآن وصیت کرده باشند. (ناظم الاطباء). آنچه مورد وصیت است و آن هر امری است که عادتاً ق...