کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تصویل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تصویل
لغتنامه دهخدا
تصویل . [ ت َص ْ] (ع مص ) برآوردن چیزی را به آب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). شستن و آب سایی کردن جواهر. (بحرالجواهر) (یادداشت مرحوم دهخدا).شستن داروها به آب بطرزی خاص . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به ذخیره ٔ خوارزمشاه...
-
واژههای همآوا
-
تسویل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) به گمراهی افکندن ، آراستن چیزی برای اغوا کردن .
-
تسویل
لغتنامه دهخدا
تسویل . [ ت َ س ْ ] (ع مص ) بیاراستن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). آراستن کاری را. (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). یقال سولت له ُ نفسه ؛ ای زینت .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آ...
-
تسویل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tasvil آراستن چیزی برای گمراه ساختن و فریب دادن؛ اغوا کردن؛ به گمراهی افکندن.