کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تصحیف خوانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تصحیف خوانی
لغتنامه دهخدا
تصحیف خوانی . [ ت َ خوا / خا ] (حامص مرکب ) بد خواندن کلمه ای بنحوی که معنی آن تغییر پذیرد. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
گلناک
لغتنامه دهخدا
گلناک . [ گ ِ / گ ُ ] (اِ) حصار قلعه . (برهان ). بازوی دژ یعنی قلعه و بازوی دژ تصحیف خوانی شده است و در لغت کشف اللغات گلشانک به معنی بازوی درآمده . (آنندراج ).
-
نلکس
لغتنامه دهخدا
نلکس . [ ن ِ ک َ ] (اِ) به معنی نالکس است که سر دیوار باشد و این لغت با لغت بالکس با بای ابجد ظاهراً تصحیف خوانی شده باشد. (برهان قاطع) (از آنندراج ). کنگره ٔ سر دیوار. (ناظم الاطباء).
-
سلاحه
لغتنامه دهخدا
سلاحه . [ س َ ح َ ] (ع اِ) شاش بز کوهی را گویند که بر سنگ کرده باشد و بر سنگ سیاه شده و آن را تراشند و در دوایی بکار برند خصوص جذام را نافع است و ظاهراً با لغت سابق سلاجت تصحیف خوانی شده باشد اﷲ اعلم . (برهان ). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
سوسبند
لغتنامه دهخدا
سوسبند. [ ب َ ] (اِ) نام گیاهی است که چون آنرا بشکنند از آن شیره ٔ سفیدی مانند شیر برآید و آنرا در خضابها بکار برند و بعضی گفته اند که علف شتر است . ظاهراً با علف شیر که گیاه شیردار باشد، تصحیف خوانی شده است . (برهان ) (جهانگیری ) (آنندراج ).
-
متبحح
لغتنامه دهخدا
متبحح . [ م ُ ت َ ب َح ْ ح ِ ] (ع ص ) این کلمه در فرهنگ جانسون و ناظم الاطباء بمعنی «جای گیرنده در میان خانه آمده » و چنین می نماید که «متبحبح » تصحیف خوانی شده است . و رجوع به متبحبح و تبحبح شود.
-
اینسه
لغتنامه دهخدا
اینسه . [ س َ / س ِ ] (ص ) هر چیز بسته را گویند که به دشواری وا شود و دیر حل گردد و ظاهراً این لغت با انیسه تصحیف خوانی شده است و در اصل لغت انبَستَه است . (برهان ) (ناظم الاطباء). رجوع به انبسته شود.
-
ایدی
لغتنامه دهخدا
ایدی . [ اَ ] (حرف ربط) کلمه ٔ رابطه نیز باشد که بعربی ایضاً خوانند و ظاهراً در این معنی با لغت اندی تصحیف خوانی شده باشد. واﷲ اعلم . (برهان ) (آنندراج ) (از جهانگیری ). کلمه ٔ رابطه به معنی نیز. (ناظم الاطباء).
-
هاژیدن
لغتنامه دهخدا
هاژیدن . [ دَ ] (مص ) هازیدن . گریستن و گریه کردن . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). || نگریستن و نگاه کردن . (برهان ) (آنندراج ). || حیران بودن . (آنندراج ) (انجمن آرا). به معنی گریستن ، یعنی گریه کردن ، تصحیف خوانی نگریستن است . رجوع...
-
نستاک
لغتنامه دهخدا
نستاک . [ ن ِ ] (اِ) پیچاک شکم . (از انجمن آرا) (جهانگیری ) (برهان قاطع) (آنندراج ). پیچش . (انجمن آرا) (آنندراج ). شکم پیچ . (برهان قاطع). جهانگیری آرد: پیچاک [مرض پیچش ] شکم باشد. شاهد داده نشده و سراج احتمال می دهد [ با ] کناک که به معنی مذکور است...
-
اسیرم آب
لغتنامه دهخدا
اسیرم آب . [ اَ رَ ] (اِ مرکب ) داروی چندی است که اطبا در آب جوشانند و بدن بیمار رابدان شویند و آن را بعربی نطول خوانند، و ظاهراً این لغت با لغت اسپرم آب که قبل ازین مذکور شد تصحیف خوانی شده . (برهان ) (هفت قلزم ). رجوع به اسپرم آب شود.
-
کویسته
لغتنامه دهخدا
کویسته . [ ک ُ ت َ / ت ِ ](ن مف ) غله ٔ کوفته شده را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کوفته شده (غله و مانند آن ). (فرهنگ فارسی معین ). || (اِ) دو طرف سرین و نشستنگاه را نیز گفته اند، و ظاهراً که با کونسته به فتح نون تصحیف خوانی شده باشد. (...
-
زمچیکور
لغتنامه دهخدا
زمچیکور. [ زَ ] (اِ) این لغت را سروری در فرهنگ خود از مؤید الفضلا بر وزن کردی دور آورده است بمعنی زمچ بلور که زاج سفید باشد و چنین ظاهر میشود که زمچ بلور را متصل (زمچبلور) نوشته بودند و یاران تصحیف خوانی کرده اند. (برهان )(آنندراج ) (از انجمن آرا). ...
-
سفر
لغتنامه دهخدا
سفر. [ س ُ ف ُ / س ُ ف َ ] (اِ) مصحف «سغر». (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). سیخول که خارپشت بزرگ باشد. صاحب مؤید الفضلاء میگوید که این لغت سغر است و تصحیف خوانی شده است . (برهان ). جانوری است که این سیخهای ابلق در پشتش باشد و آن را سفر و سفرنه و سکر و...