کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تصانیف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تصانیف
/tasānif/
معنی
= تصنیف
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. ترانهها، تصنیفها، سرودها، نشیدها ≠ نوحهها
۲. کتابها، تالیفات، تالیفها، نوشتهها
دیکشنری
balladry
-
جستوجوی دقیق
-
تصانیف
واژگان مترادف و متضاد
۱. ترانهها، تصنیفها، سرودها، نشیدها ≠ نوحهها ۲. کتابها، تالیفات، تالیفها، نوشتهها
-
تصانیف
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص . اِ.) جِ تصنیف .
-
تصانیف
لغتنامه دهخدا
تصانیف . [ ت َ ] (ع اِ)ج ِ تصنیف . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). آنچه از کتابهاتصنیف میشود. (از اقرب الموارد). جمع تصنیف است بمعنی کتاب . (فرهنگ نظام ). آثار و نوشته ها : بنام قیصران سازم تصانیف به از ارتنگ چین تنکلوشا. خاقانی .در تصانیف حکما آورده ...
-
تصانیف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ تصنیف] tasānif = تصنیف
-
جستوجو در متن
-
غیاثی
لغتنامه دهخدا
غیاثی . (اِخ ) دیوان وی در لاهور1924 م . و 1933 م . چاپ شده است .(از الذریعة الی تصانیف الشیعة ذیل دیوان غیاثی ).
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن منجویه . محدث و صاحب تصانیف است . وفات او در 428 هَ .ق . بود.
-
ابویوسف
لغتنامه دهخدا
ابویوسف . [ اَ بو س ُ ] (اِخ ) کاتب . از اواسط نقله و مترجمین بعربی . او بعض تصانیف بقراط را بعربی نقل کرده است .
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن سلیمان . فقیه و محدث حنبلی . صاحب تصانیف . وفات وی بسال 348 هَ . ق . بود.
-
خراز
لغتنامه دهخدا
خراز. [ خ َرْ را ](اِخ ) احمدبن خراز یکی از رواتست و از ابوالحسن مداینی تصانیف بسیاری روایت دارد. (از انساب سمعانی ).
-
تصنیف
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) دسته دسته کردن . 2 - نوشتن کتاب یا رساله . 3 - (اِ.) نوعی شعر که با آهنگ خوانده شود. ج . تصانیف .
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) نسوی . او راست : تصانیف معتبری در فقه و غیره . رجوع به تاریخ گزیده چ برون ج 1 ص 805 شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسین رازی نیشابوری . محدث و صاحب تصانیف است . وفات او به سال 315 هَ . ق . بود.
-
ابوجعفر
لغتنامه دهخدا
ابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن اسماعیل بن یونس نحاس نحوی مصری . او را تصانیف کثیره است . وفات وی به سال 338 هَ . ق . بوده است .
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابن اسماعیل جزائری . فقیه شیعی . منشاء وی نجف و وفات او در حدود سال 1050 هَ . ق . بوده است و از تصانیف او است : شرح تهذیب و آیات الاحکام و غیر آن .