کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تصادف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
crash reduction factor
ضریب کاهش تصادف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ضریبی که براساس آن برآورد میشود که یک اقدام خاص برای جلوگیری از تصادف، با توجه به اطلاعات مربوط به سابقۀ تصادفات، تا چه میزان مؤثر است
-
automatic crash notification, ACN
سامانۀ اطلاعرسانی خودکار تصادف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سامانهای که ازطریق حسگرهای نصبشده بر روی خودرو شدت تصادف و موقعیت محل تصادف را به مرکز اطلاع میدهد
-
جستوجو در متن
-
شانسی
فرهنگ فارسی معین
[ فر - فا. ] (ق مر.) از روی تصادف ، برحسب تصادف .
-
unvariation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصادف
-
randomization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصادف
-
casuality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصادف
-
chauffeuring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصادف، رانندگی کردن
-
fatal accident
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصادف مرگبار
-
اِرْتَطَمَ
دیکشنری عربی به فارسی
برخورد کرد , تصادف کرد
-
at random
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به صورت تصادفی، به تصادف
-
counterdecision
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقابله با تصادف
-
accident-prone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصادف مستعد
-
شَپَرق
لهجه و گویش تهرانی
صدای تصادف
-
اللـه بختی
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی. فارسی] [عامیانه] 'allābaxtki تصادفی؛ برحسب تصادف و اتفاق.
-
inevitable accident
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصادف اجتناب ناپذیر