کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تصات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تصات
لغتنامه دهخدا
تصات . [ ت َ صات ت ] (ع مص ) همدیگر جنگ کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
تثاة
لغتنامه دهخدا
تثاة. [ ت َ ] (ع اِ) پست (قاوت ) مقل . || پوست بر خرما. (منتهی الارب ) (قطر المحیط).
-
طسات
لغتنامه دهخدا
طسات . [ طَس ْ سا ] (ع اِ) ج ِ طَس ّ و طَسّة و طِسّة.
-
تسعة
لغتنامه دهخدا
تسعة. [ ت ِ ع َ ] (ع عدد، اِ) بمعنی نه که عدد معروف است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). مذکر تسع. (متن اللغة). این کلمه همیشه درمذکر استعمال می شود و تسعة رجال ، یعنی نه مرد. (از ناظم الاطباء). و رجوع به تسع در همین لغت نامه شود.- تِسْعَةَ عَشَر ؛ در مذ...
-
تِسْعَةُ
فرهنگ واژگان قرآن
نُه-9
-
جستوجو در متن
-
متصات
لغتنامه دهخدا
متصات . [ م ُ ت َ صات ت ] (ع ص ) (از «ص ت ت ») با همدیگر جنگ کننده . (آنندراج ). جنگ کننده ٔ با یکدیگر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به تصات شود.