کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تشید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تشید
لغتنامه دهخدا
تشید. [ ت َ ش َی ْ ی ُ ] (ع مص ) پوست را خوشبوی مالیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به تشیید شود.
-
جستوجو در متن
-
تشیید
لغتنامه دهخدا
تشیید. [ ت َش ْ ] (ع مص ) بلند کردن بنا. (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). برافراشتن چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). برافراشتن بنا. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || مجازاً بمعنی استوار و محکم کردن . (غیاث اللغات ) (آنندرا...